یک پرسش از شورای نگهبان
امروز از زبان آقای نوبخت سخنگوی دولت شنیدیم که طبق مصوبه مجلس افزایش حقوق کارکنان را به میزان ده درصد و به صورت پلکانی اعمال خواهند کرد. او گفت که افزایش حقوق کارکنان و مستمری بگیران، بین شش تا دوازده درصد و با میانگین ده درصد خواهدبود. از نظر من به عنوان یک بازنشسته تأمین اجتماعی این روش غیر عادلانه و خلاف شرع است زیرا همه ما در طول خدمت، درصد یکسانی کسورات بازنشستگی پرداخت کرده ایم. یعنی چه حقوقمان کم بوده باشد و یا زیاد همگی هفت درصد بابت بازنشستگی پرداخت کرده ایم که در صندوق بیمه ذخیره شده است. حال چرا باید در هنگام بازنشستگی چنین تبعیضی در مورد ما اعمال شود؟
روی سخن من فقهای شورای نگهبان هستند و از آنها می پرسم چگونه این دخل و تصرف در اندوخته ما در صندوق بیمه را روا و شرعی می دانند؟ آیا درست است که در زمان بازنشستگی، وجوهی را از پرداختی های زمان اشتغال عده ای کم کنند و به حقوق عده ای دیگر بیفزایند؟ هدف از این کار چیست؟ آیا می خواهید در دراز مدت حقوق یک بازنشسته تحصیل کرده و یا با مهارت و کارآیی بالا، با حقوق یک بی سواد بی مهارتی که در طول خدمتش هیچ کوششی در جهت ارتقای جایگاه شغلی خود نکرده است یکسان شود و یا فاصله آن به حداقل برسد؟ آیا این عدالت است؟ من به عنوان کسی که در بیشتر سالهای خدمتم همه ماهه حداکثر کسورات بازنشستگی را پرداخت کرده ام راضی نیستم که از این کسورات من ریالی کم شود و به عده ای دیگر پرداخت شود و مسببن و قانون گزاران و تأیید کنندگان چنین قوانینی را حلال نمی کنم.
من علی اکبر قلمی هستم. شصت و اندی سال سن دارم و از هنگام تولد تا کنون در اهواز ساکن هستم. در سازمان آب و برق خوزستان و شرکت برق منطقه ای خوزستان شاغل بوده ام و از تاریخ 25/12/88 بازنشسته شدم. در این وبلاگ پندارها و نگرش های خود را در باره هر آنچه که در پیرامون خود می بینم به خصوص در مورد محل کارم که بهترین ساعتها از بهترین سالهای زندگیم در آن به هدر رفت و همچنین سرگذشت تلخ و شیرینی را که از سر گذرانده ام می نویسم. منظورم از محل کار که گاهی از آن با نام سازمان و یا شرکت یاد می کنم هر دو شرکتی هستند که در آنها کار کرده ام. در این میان ممکن است از کسانی که در پیدایش این خاطرات نقشی داشته اند نام ببرم و ایرادی در این کار نمی بینم چرا که نقش آفرینی آنان بخشی از زندگی من بوده است. تلاش می کنم که همچون نیاکان خود که راستی را یگانه راه و دروغ را بلایی همسان دشمن و خشکسالی می دانستند، راستی را پاس بدارم تا کسی را آزرده نکنم و در این راه از ایزد پاک یاری می جویم.