سخنان بزرگ عیسی کلانتری
یک حکایت قدیمی داریم که می گوید در زمان های قدیم شخصی می خواست برای پسرش به خواستگاری برود. به پسر گفت وقتی به خانه دختر مورد نظر رفتیم در جای بالای اتاق بنشین و از گفتن حرفهای سبک پرهیز کن و حرفهای بزرگ بزن تا داماد شایسته ای به نظر بیایی. به خانه دختر مورد نظر رفتند و پسر رفت ... دنباله ...
+ نوشته شده در ۱۳۹۷/۰۴/۲۴ ساعت 14:25 توسط علی اکبر قلمی
|
من علی اکبر قلمی هستم. شصت و اندی سال سن دارم و از هنگام تولد تا کنون در اهواز ساکن هستم. در سازمان آب و برق خوزستان و شرکت برق منطقه ای خوزستان شاغل بوده ام و از تاریخ 25/12/88 بازنشسته شدم. در این وبلاگ پندارها و نگرش های خود را در باره هر آنچه که در پیرامون خود می بینم به خصوص در مورد محل کارم که بهترین ساعتها از بهترین سالهای زندگیم در آن به هدر رفت و همچنین سرگذشت تلخ و شیرینی را که از سر گذرانده ام می نویسم. منظورم از محل کار که گاهی از آن با نام سازمان و یا شرکت یاد می کنم هر دو شرکتی هستند که در آنها کار کرده ام. در این میان ممکن است از کسانی که در پیدایش این خاطرات نقشی داشته اند نام ببرم و ایرادی در این کار نمی بینم چرا که نقش آفرینی آنان بخشی از زندگی من بوده است. تلاش می کنم که همچون نیاکان خود که راستی را یگانه راه و دروغ را بلایی همسان دشمن و خشکسالی می دانستند، راستی را پاس بدارم تا کسی را آزرده نکنم و در این راه از ایزد پاک یاری می جویم.