چه خوش گفت والری
در جایی خواندم که در سال 1355 «والری ژیسکاردستن» رئیس جمهور وقت فرانسه به ایران آمده بود، شاه برای رئیس جمهور فرانسه از برنامه ده ساله توسعه ایران برای رسیدن به ژاپن سخن می گفت. «ژیسکاردستن» که در طول گذر از خیابان های تهران، وضعیت گلکاری و حصار دور گلهای خیابان ها را دیده بود به شاه گفت: برای ملتی که ناچار است گلهای خیابان های خود را با گذاشتن حصار محافظت کند، حرف از توسعه زدن زود است ... دنباله ...
+ نوشته شده در ۱۳۹۶/۱۲/۱۷ ساعت 8:49 توسط علی اکبر قلمی
|
من علی اکبر قلمی هستم. شصت و اندی سال سن دارم و از هنگام تولد تا کنون در اهواز ساکن هستم. در سازمان آب و برق خوزستان و شرکت برق منطقه ای خوزستان شاغل بوده ام و از تاریخ 25/12/88 بازنشسته شدم. در این وبلاگ پندارها و نگرش های خود را در باره هر آنچه که در پیرامون خود می بینم به خصوص در مورد محل کارم که بهترین ساعتها از بهترین سالهای زندگیم در آن به هدر رفت و همچنین سرگذشت تلخ و شیرینی را که از سر گذرانده ام می نویسم. منظورم از محل کار که گاهی از آن با نام سازمان و یا شرکت یاد می کنم هر دو شرکتی هستند که در آنها کار کرده ام. در این میان ممکن است از کسانی که در پیدایش این خاطرات نقشی داشته اند نام ببرم و ایرادی در این کار نمی بینم چرا که نقش آفرینی آنان بخشی از زندگی من بوده است. تلاش می کنم که همچون نیاکان خود که راستی را یگانه راه و دروغ را بلایی همسان دشمن و خشکسالی می دانستند، راستی را پاس بدارم تا کسی را آزرده نکنم و در این راه از ایزد پاک یاری می جویم.