معمای حل نشدنی
اوایل سال جاری بود که دیدم همکاران یک نسخه از روزنامه جام جم را دست به دست می گردانند و این مطلب را که تصویرش را برایتان اسکن کرده ام به یکدیگر نشان می دهند و می خندند. ابتدا از خندیدن آنها تعجب کردم ولی خوب که دقت کردم دیدم بحث روی عنوان دکترای این آقاست. یکی می گفت اشتباه چاپی است. یکی دیگه می گفت: خبرنگار روزنامه خواسته یک حالی به طرف بده. دیگری می گفت نخیر این کاملاً حساب شده است و کلی روی این قضیه کار شده و منابع صرف کرده اند. خلاصه بحث داغی در گرفته بود. حتی بعضی ها این احتمال را دادند که شاید ایشان واقعاً موفق به اخذ دکترا شده باشد. استدلالشون هم این بود که در روزگار به این خوبی، نعمت به این فراوونی و نان به این ارزونی، مگر نمیشه دکترا گرفت؟ که این فرضیه نیز سریعاً و قاطعانه رد شد زیرا دلیل آورده شد که مدرک کارشناسی او یک مدرک داخلی وزارت نیرو است و برای ادامه تحصیل معتبر نیست. اینو دیگه نمیشد کاریش کرد. دلیل بسیار محکم و دندان شکن بود.
این موضوع داشت به دست فراموشی سپرده می شد که این اواخر بحث دانشگاه آکسفورد مطرح شد و معلوم شد که یک نفر از خدا بی خبر خودش را نماینده آن دانشگاه معرفی کرده و کلی کلاهبرداری کرده و مدرک دکترای جعلی فروخته. دوباره بحث این خبر داغ شد و همکاران گفتند نکند آن کلاهبردار ذلیل مرده آمده و سر این بنده خدا رو هم کلاه گذاشته. متأسفانه یا خوشبختانه این فرضیه هم مورد قبول واقع نشد زیرا متوجه شدیم که آن آقای کلاهبردار اگر چه خلافکار بوده ولی خیلی با هوش بوده و کارش را هم خوب بلد بوده و مدرک را برای کسانی می ساخته که لااقل به قیافه ظاهری شان دکترا بیاد. شما یک نگاهی به حرکات و سکنات این آقا بیندازید و بگویید بهش میاد دکتر باشه؟ عمراً.
القصه، هنوز که هنوزه این معما برای ما حل نشده و نمی دانیم موضوع از چه قرار بوده.