مردیم از این همه مهرورزی 6/2/88
داستان اصحاب کهف که یادتان هست. کارهای این دولت نهم مرا به یاد اصحاب کهف می اندازد. درست مثل آنها که بعد از صدها سال با مدنیت جدیدی روبرو شدند و دیدند که همه چیز برایشان تازگی دارد، این دولت نهم هم جوری کار می کند که انگار بشریت تا بحال هیچ گونه حکومت و مملکت داری را تجربه نکرده است و آنها تازه با این پدیده روبرو شده اند. یک تفاوت وجود دارد: اصحاب کهف نظم و قواعد محیط جدید را پذیرفتند ولی دولت نهم می خواهد همه چیز را خودش ابداع کند و برای هر کاری خودش راه حل جدیدی ارائه دهد آن هم با روش آزمون و خطا. تعیین ساعت رسمی کشور و نرخ سود بانکی دو مثال بارز از این گونه کارهاست. یکی دیگر از تصمیمات آن تعیین اضافه حقوق سالیانه کارکنان دولت است که در این چند ساله برای آن روشی عجیب و غیر کارشناسانه ابداع کرده است و برای دیوان عدالت اداری هم که در دوسال گذشته مصوبه های آن را ابطال کرده تره خرد نمی کند. علاوه بر اشکال قانونی که بر این مصوبات گرفته می شود، یک بی عدالتی هم در آنها به چشم می خورد و عجبا که آن را اجرای عدالت می نامند.
ماجرا این است که در آغاز هر سال درصد اندکی اضافات به کلیه کارکنان داده می شود ولی برای کارکنانی که کمتر از ششصد هزار تومان می گیرند، درصد دیگری علاوه بر آن داده می شود. ظاهر قضیه این است که می خواهند کمکی به کم درآمد ها بکنند ولی نکات زیر را در نظر نگرفته اند:
1- اگر مبحث "حد" از درس ریاضیات به خاطرتان مانده باشد می شود گفت که اگر این روش دهها سال دیگر ادامه پیدا کند، در "حد" حقوق تازه استخدام ها به سمت حقوق پر سابقه ها میل می کند. لابد در آن زمان به نهایت عدالت می رسیم! واقعاً که برای بی انگیزه کردن و فراری دادن کارشناسان با تجربه راهی بهتر از این پیدا نمی شود.
2- مگر کارمندان با حقوق بالای ششصد هزار تومان، این کم درآمدی را در سالهای آغاز خدمت تجربه نکرده اند؟ آنها چه گناهی کرده اند که در آغاز خدمت "دولت مهرورز" وجود نداشته است؟ اگر کارمند جوان و کم سابقه دغدغه اجاره خانه و کرایه ماشین و شیر خشک بچه را دارد، کارمند با سابقه با مخارجی با اندازه های مضاعف دست به گریبان است. مانند هزینه های دانشگاه آزاد و کرایه خانه فرزند دانشجو و هزینه ازدواج و تهیه جهیزیه فرزندان و ...
3- این کارمند ظالمی که حقوق بالای ششصد هزار تومان می گیرد کیست؟ کارمندی را در نظر بگیرید که سی سال سابقه دارد. یعنی از سال 1358 استخدام شده است. مروری بر سوابق کاری او می کنیم. جالب است. شما هم بخوانید:
- از همان سال اول استخدام با تحریم های اقتصادی مملکت که به دنبال تسخیر لانه جاسوسی صورت گرفت روبرو شد و به دنبال آن گرانی های بی شمار.
- از یک سال بعد یعنی سال 59 با جنگ تحمیلی روبرو شد و آقای "بهزاد نبوی" تعدادی کوپن به دستش داد و به او حالی کردند که فکر اضافه حقوق را تا اطلاع ثانوی از سر بیرون کند.
- از سال 60 آقای میرحسین موسوی که (حالا هم دوباره در نقش فرشته نجات ظاهر شده) آمد و علاوه بر کوپن ها یک دفتر چه بسیج اقتصادی هم به دست مردم داد و با قطره چکان مایحتاج مردم را توزیع کرد و هشت سال به کارکنان دولت وعده اضافه حقوق پس از جنگ را داد. (چندی پیش یکی از آن دفترچه های بسیج را دیدم و خاطرات آن روزگار برایم تجدید شد. در میان اقلامی که جناب مهندس با دفترچه بسیج اقتصادی توزیع کرده بود کالاهایی مانند نخود و عدس و دستمال کاغذی و خمیر دندان و حتی زردچوبه نیز به چشم می خورد.)
- این کارمند دولت از سال 68 یعنی پس از ده سال سابقه کار انتظار داشت حالا که جنگ تمام شده به وعده های داده شده عمل شود. در این زمان با تغییراتی که در قانون اساسی داده شده بود پست نخست وزیری حذف شد و سردار سازندگی یک تنه عنان دولت را در دست گرفت. او هم در طول هشت سال سرداری فقط سازندگی کرد و تورم آفرید. خدا پدرش را بیامرزد که هر از گاهی یادآوری می کرد که ما به کارکنان دولت مدیونیم و به وعده هایمان برای اضافه حقوق عمل نکردیم.
- بعد از او و از سال 76 آن سید خندان آمد با آن وعده های اصلاحات ولی افسوس که آن چنان سرگرم گفتگوی تمدنها و جناح بازی و از همه بدتر همشهری بازی و هم استانی بازی شد که مجالی برای رسیدگی به حقوق کارکنان دولت نیافت.
- و اما بشنوید از سال 84 به بعد. در این سالها، هنگامی که این کارمند لنگ لنگان و افتان و خیزان آخرین سالهای خدمت خود را سپری می کرد، دکتری نورانی آمد و شعار "دولت مهرورز" را پیش کشید که بحث امروز من بیان اندکی از مهرورزی های او بود. ما که مردیم از این همه مهرورزی.
آری. تراژدی این کارمند فرضی، سرگذشت همه کارکنان دولتی است که اکنون سالهای آخر خدمت خود را می گذرانند و حقوق بالای ششصد هزار تومان می گیرند و به این دلیل اینچنین مورد بی مهری دولت قرار گرفته اند.