در صفحه نخست  نشریه "پیک برق" (نشریه داخلی شرکت توانیر)، شماره 680 خبری مبنی بر اجرای مراسم تودیع و معارفه مدیران عامل پیشین و کنونی سازمان بهینه سازی مصرف انرژی ایران (سابا) درج شده بود. پیش از ادامه مطلب این توضیح را بدهم که مدیر عامل جدید این شرکت آقای مجید صالحی مدیر عامل پیشین شرکت برق منطقه ای خوزستان است. (دکتر صالحی!! خودمان را می گویم) در این خبر دو نکته برای من جالب توجه بود:

     1- در انتهای صفحه اول این نشریه نوشته شده که در این مراسم، در ذکر مناقب جناب دکتر صالحی گفته شده: "وی با اشاره به بیش از 24 سال سابقه خدمت صادقانه مهندس صالحی در شرایط سخت در مناطق جنگی و تلاش وافر در بازسازی شبکه های مجموعه افزود ..."  فکر می کنم تا همینجای مطلب موجبات انبساط خاطر برای شما فراهم شده باشد. اجازه بدهید برای کسانی که 24 سال پیش را به خاطر ندارند بیشتر توضیح دهم. جنگ تحمیلی از سال 59 آغاز و در سال 67 پایان پذیرفت در حالی که این جناب دکتر صالحی ما در سال 64 در سازمان آب و برق خوزستان به عنوان دانشجوی کاردانی در مجتمع علمی کاربردی تبریز پذیرفته شدند و پس از فراغت از تحصیل در جبهه های تبریز!!، تا سال 70 در جبهه مجتمع آموزشی شهید عباسپور تهران در دوره کاردانی به کارشناسی به کارزار با دشمن فرضی ادامه دادند و پس از آن نیز تا سال 74 به کار بازسازی در مناطق جنگی!! گچساران و یاسوج همت گماشتند.
  در اینجا به یاد کسانی همچون مهندس بشیری می افتم که از سال 63 تا 73 یعنی سالهای نیمه دوم جنگ و تقریباً تمام دوران بازسازی در آبادان در میان آتش جنگ به خدمت پرداختند. یعنی درست در زمانی که دکتر صالحی در مناطق جنگی تبریز و تهران و در مجتمع های علمی کاربردی به خدمت می پرداختند.

     2- در انتهای صفحه سوم گزارش این نشریه اینچنین به ذکر فرمایشات دکتر صالحی در آن مراسم پرداخته شده: «مهندس صالحی نیروی انسانی را مهمترین سرمایه سازمان بهره وری انرژی ایران (که فکر می کنم منظورشان سازمان بهینه سازی انرژی بوده، نه سازمان بهره وری) توصیف و تأکید کرد: "نیروی انسانی سازمان از اهمیت به سزایی برخوردار است و باید در جهت رفع مسائل پرسنل اقدام شود تا با توجه به برنامه های این سازمان و بهره گیری از توانمندی کارکنان، شاهد شکوفایی هرچه بیشتر سابا در جهت تحقق اهداف عالی صنعت برق کشور باشیم."» اینجا دیگر از خنده روده بر شدم. کدام منابع انسانی را می گوید؟ تا آنجا که ما شاهد بودیم ایشان فقط به متملقین و چاپلوسانی که مجری امیال زورگویانه و تبعیض آمیزش بودند اهمیت می داد تا دیگران دستگیرشان شود که راه ترقی در سیستم مدیریت ایشان فقط از اطاعت محض و مداهنه و تملق می گذرد. اگر منابع انسانی برای ایشان مهم بود، معاونت منابع انسانیش این نبود که دیده ایم و می بینیم. معاونت منابع انسانی جایی است که حاصل همه توانایی ها و تجارب و آموزشها و خدمات و سوابق نیروی انسانی را در یک برگ کاغذ که حکم کارگزینی نام دارد خلاصه می کنند تا رزق و روزی او را رقم بزنند. ولی معاونت منابع انسانی ایشان به تاریکخانه ای می ماند که کسی نمی داند در آنجا این کارها بر چه اساسی و مطابق کدام آیین نامه و مقرراتی صورت می گیرد. در چنین تاریکخانه ای است که می توان ارزشهای خدمتگزاران را نادیده گرفت و برای افراد مورد نظر ارزشهای کاذب ساخت. فقط در چنین تاریکخانه ای می شود هر که را که بخواهند بالا ببرند و به هر که می خواهند زور بگویند و اگر کسی چون من به غرض ورزی های یک نفر کینه توز از این تاریکخانه اعتراض کند با او آن کنند که با من کردند.