سازمان ما از دیرباز جزء مؤسساتی بوده که دارای خانه های سازمانی بودند و در چند نقطه از شهر مجتمع های مسکونی سازمانی داشته است که چشم و چراغ آنها کوی بوستان است. واگذاری خانه سازمانی تقریباً تا پانزده سال پیش ضابطه مند بود و مطابق جدولی به پرسنل متقاضی امتیاز داده می شد و در دفتری در اداره خدمات به ترتیب امتیازات ثبت می شد. در میان ساکنان کوی بوستان از مدیر گرفته تا کارمند غیر کارشناس ساکن بودند. چون ملاک، امتیازی بود که کارکنان طبق ضوابط می گرفتند. این وضع ادامه داشت تا اینکه مدیرعامل جدیدی روی کار آمد. برای او نه امتیاز مهم بود و نه ضوابط و نه لیست نوبت. برای گرفتن خانه سازمانی، شرط لازم و کافی یادداشت مدیر عامل بود و بس!! در مقابل اعتراضات کارکنان و حتی رئیس اداره خدمات، او ابتکار جالبی به خرج داد که بیان آن خالی از لطف نیست.

  ایشان روی ضوابط موجود برای واگذاری خانه مطالعه کردند و تشخیص دادند که در آن عدالت رعایت نشده و جای نظر مدیرعامل خالی است. به این منطور علاوه بر امتیازات موجود از قبیل سابقه کار، مدرک تحصیلی، وضعیت تأهل و … امتیاز ویژه مدیرعامل را نیز گنجاندند: حد اکثر 30 امتیاز!! برای روشن شدن قضیه و اینکه 30 امتیاز یعنی چه این را بگویم که یک کارشناس در بدو استخدام حدود 15 امتیاز و بعد از حدود 15 سال سابقه کار، امتیازی در حدود 30 به دست می آورد و با داشتن تقریباً 35 امتیاز استحقاق داشتن خانه سازمانی را پیدا می کرد. بنا بر این می توان نتیجه گرفت که با آن 30 امتیاز مدیریت چقدر می توان مانور داد. نیازی به گفتن نیست که در وصف این وضعیت باید گفت: وضعیتی که در آن ضابطه یعنی کشک. یعنی خودکامگی و یا خیلی معذرت می خواهم بهتر است بگوییم: یعنی شیشکی بستن به همه ضوابط.

  معمولاً در اینگونه موارد این گونه استدلال می کنند که مدیرعامل در جهت حفظ مصالح سازمان و جذب نیرو های خبره چنین تشخیصی داده است. من منکر شایستگی و خبره بودن بسیاری از ساکنان کوی بوستان نیستم و اعتقاد دارم این عزیزان طبق همان ضوابط منطقی هم استحقاق بهره مندی از خانه سازمانی را به دست می آوردند و نیازی به امتیاز ویژه مدیریت نداشتند ولی مسأله اینجاست که آن امتیاز ویژه را به خاطر این خبره ها برقرار نکردند. برای درک این مطلب خودتان به ساکنان این کوی توجه کنید و این موارد را در آنان بررسی کنید:
• میزان سابقه کار و تجربه سازمانی آنان.
• نحوه ارتقاء شغلی آنان.
• مدرک تحصیلی و محلی که از آن فارغ التحصیل شده اند.
• نحوه ورود آنان به دانشگاه و یا مؤسسه آموزش عالی.
• مقطع زمانی تحصیل آنان در دانشگاه.
  پس از بررسی به کسانی بر خواهید خورد که نه تنها وجودشان به مصلحت سازمان نیست که لازم باشد برای نگهداری آنان، مسکن سازمانی به آنان داده شود، بلکه اگر یک چیزی هم دستی بگیرند و از این سازمان که هیچ، از کشور بروند، کلی منفعت نصیب این مملکت خواهد شد. آری اینگونه اعطای تسهیلات نه تنها مصالح شرکت را تضمین نمی کند بلکه باعث بی انگیزه شدن کارکنان و ایجاد حس تنفر در آنان می شود و دقیقاً در جهت روانه کردن شرکت در سراشیبی فنا می باشد.