مطالب نوشته شده در تابستان 88
مسکن سازمانی (2) 23/4/88
سازمان ما از دیرباز جزء مؤسساتی بوده که دارای خانه های سازمانی بودند و در چند نقطه از شهر مجتمع های مسکونی سازمانی داشته است که چشم و چراغ آنها کوی بوستان است. واگذاری خانه سازمانی تقریباً تا پانزده سال پیش ضابطه مند بود و مطابق جدولی به پرسنل متقاضی امتیاز داده می شد و در دفتری در اداره خدمات به ترتیب امتیازات ثبت می شد. در میان ساکنان کوی بوستان از مدیر گرفته تا کارمند غیر کارشناس ساکن بودند ... دنباله ...
مسکن سازمانی(1) 16/4/88
به بهانه طرح مسائل مسکن سازمانی در وبلاگ یکی از کارکنان سازمان
مسکن سازمانی و نحوه تخصیص آن از دیرباز یکی از بحث انگیز ترین مسائل مبتلا به ادارات و شرکتهای دولتی بوده است. بر اساس مشاهدات و سابقه ذهنی ما این طور به نظر می رسد که در کشور ما، نخستین بار این تسهیلات از سوی خارجیان به کار گرفته شده است زیرا قدیمی ترین خانه های سازمانی را در مناطق نفتخیز و یا در جوار ایستگاههای راه آهن ... دنباله ...
من علی اکبر قلمی هستم. شصت و اندی سال سن دارم و از هنگام تولد تا کنون در اهواز ساکن هستم. در سازمان آب و برق خوزستان و شرکت برق منطقه ای خوزستان شاغل بوده ام و از تاریخ 25/12/88 بازنشسته شدم. در این وبلاگ پندارها و نگرش های خود را در باره هر آنچه که در پیرامون خود می بینم به خصوص در مورد محل کارم که بهترین ساعتها از بهترین سالهای زندگیم در آن به هدر رفت و همچنین سرگذشت تلخ و شیرینی را که از سر گذرانده ام می نویسم. منظورم از محل کار که گاهی از آن با نام سازمان و یا شرکت یاد می کنم هر دو شرکتی هستند که در آنها کار کرده ام. در این میان ممکن است از کسانی که در پیدایش این خاطرات نقشی داشته اند نام ببرم و ایرادی در این کار نمی بینم چرا که نقش آفرینی آنان بخشی از زندگی من بوده است. تلاش می کنم که همچون نیاکان خود که راستی را یگانه راه و دروغ را بلایی همسان دشمن و خشکسالی می دانستند، راستی را پاس بدارم تا کسی را آزرده نکنم و در این راه از ایزد پاک یاری می جویم.