طر فداران محیط ناسالم
به دنبال مطلبی که تحت عنوان «وبلاگ دشمنان من» و نوشتم و آن وبلاگ کذایی را معرفی کردم، این شبهه پیش آمد که نویسنده آن وبلاگ همان مدیری است که به تازگی به اصفهان منتقل شده است. لازم است توضیح دهم که آن شخص فقط نویسنده آن پیام بوده و طراحی وبلاگ، اگر چه به خواست و سفارش او بوده و هر چند که کار آسانی است لکن از عهده آن کودن بر نمی آید چون علی رغم اینکه در حدود 5 سال بر مسند مدیریت IT این شرکت تکیه زده، دانش چنین کارهایی را ندارد و این احادیث و روایات را نیز نمی داند و آنچه از آموزه های دینی فرا گرفته برای ظاهرسازی و گذران زندگی ننگینش بوده است و شگفتا که در محیط ناسالم شرکت ما چقدر کاربرد دارد!! او در مطالب خود به کلام معصوم استناد کرده. اما شما به الفاظی که در مورد من به کار برده و تهمت هایی که زده توجه کنید تا به مراتب پای بندی او به دین پی ببرید!!
در میخانه ببستند خدایا مپسند که در خانه تزویر و ریا بگشایند
امثال این شخص در یک مجیط پاک و رقابت سالم زنده نمی مانند و تحلیل می روند چون نه شایستگی در وجود آنان است و نه دانشی دارند و نه آن توانایی را دارند که بتوانند با دیگران رقابت کنند و از طرفی شیفته مقام و منصب هستند. نفع آنان در این است که محیطشان سرشار از پارتی بازی و تملق و زورگویی باشد تا یگانه هنر خود را متجلی کنند و با خبر چینی و آدم فروشی و چاپلوسی زورگویان، از دیگران پیشی بگیرند. در غیر این صورت به جایی نمی رسند. این ها با من دشمنی می کنند زیرا من در پی براندازی این رسم پلید در این محیط آلوده هستم. با من دشمنی می کنند چون اگر این رسم برافتد و این محیط پاک شود، آنها جایی برای ترقی خود نمی بینند.
ابتدا می خواستم که آنها را به بچگیشان ببخشم و چیزی نگویم ولی دیدم اگر گوش این بچه پررو ها را نپیچانم گستاخ تر می شوند. بالاخره یک نفر باید از یک جایی شروع کند و کمی اینها را ادب کند.