به نام خدا

۸۸/۱۱/۱۹


جناب آقای مهندس معین پور
مدیرعامل محترم شرکت برق منطقه ای خوزستان

  چندی پیش و در آستانه یکمین سال تصدی مدیریت عامل شرکت توسط جنابعالی، از سوی روابط عمومی شرکت پرسشنامه ای تهیه و در بین کارکنان توزیع شد که حاوی پرسشهای بسیاری بود که دو مورد از این پرسشها (بندهای 2 و 5) برای من جالب توجه بود که عیناً آنها را می نویسم:

  2- میزان شایسته سالاری در انتخاب مدیران در سطوح مختلف؟
  5- قدرت رهبری و صلابت در مدیریت و تصمیم گیری؟

  باید گفت که زمانی نیاز به این پرسشها احساس می شود که تغییرات گسترده ای در مسئولیت های شرکت داده شده باشد. مگر جنابعالی چند تغییر در این مسئولیتها داده اید که این پرسش را می کنید؟ انتخاب مدیران شرکت، اگر از روی شایسته سالاری باشد و یا نباشد به مدیرعاملهای پیشین باز می گردد چون آن گونه که مشهود بوده شما سعی در نگهداری ترکیت مدیران موجود داشته اید و تغییرات انگشت شماری را نیز که داده اید بنا به ضرورت بوده و نه به منظور ایجاد تحول. در این دو مورد تفسیری دارم که در ادامه مطلب می نویسم:
 
 تا آنجایی که به خاطر دارم مهمترین انتصابات شما به این شرح بوده است: دو نفر معاون جدید در این مدت معرفی کرده اید که یکی برای پرکردن جای خالی خودتان و دیگری به دلیل استعفای معاون پیشین بوده است. در این اواخر نیز مدیری به دلیل انتقال مدیر پیشین دفتر فناوری اطلاعات معرفی شده است. و اگر موارد دیگری را از قلم انداخته باشم بی شباهت به این موارد نیست. بنابراین می بینیم که این انتصابات چه بجا و یا چه نابجا، از روی ناچاری بوده و به نظر نمی رسد که شما احساس کرده باشید که باید مسئولی را با صلابت برکنار و مسئول دیگری را جایگزین آن کنید و ما نیز به این فکر بیافتیم که آیا هدف از این کار، شایسته سالاری بوده و یا به تعبیر من «شایسته ستیزی».

  یک انتصاب پر حرف و حدیث دیگر هم کرده اید که در واقع تثبیت موقعیت مدیر امور خدمات شرکت بوده و مسئولیت او را از سرپرستی به مدیری تغییر داده اید. این یکی از پر انتقاد ترین تصمیمات جنابعالی بوده است. آقای «دکتر» صالحی نیز که این شخص را به سرپرستی در این مسئولیت منصوب کرده بود پس از گذشت قریب به یک سال به این نتیجه رسیده بود که نباید به مدیریت او رسمیت بخشد ولی جنابعالی در همان آغاز تصدی این مسئولیت، بدون در نظر گرفتن پیشینه تاریک و تخلفات اداری بیشمار این شخص که خود نیز از آنها مطلعید و علی رغم بدست نیاوردن تأیید گزینش و حراست، فقط و فقط بنا به اصرار «معاونت مالی و پشتیبانی» شرکت که از او نقل می شود که فرموده اند: «تا من هستم باید او هم باشد»، او را همچون خاری در چشمان کارکنان شرکت فرو کردید. در این شرایط دیگر چه جای صحبت از قاطعیت باقی می ماند؟ اگر قاطعیتی در شرکت باشد در وجود پر شوکت معاونت مالی و پشتیبانی شرکت است و بس!!

  جناب مدیرعامل متأسفانه ما شاهد هستیم که در این یک ساله تلاشی در جهت تغییر مسئولیتها نکرده اید و حتی اگر مدیر ناشایسته ای وجود داشته باشد، در صورتی که شما ناچار نباشید اقدامی در جهت تغییر آن نمی کنید. موارد بسیار است ولی به دلیل حفظ حرمت آنها که اعتقاد دارم حتی اگر مدیر شایسته ای نباشند، حرمت انسانی آنها را باید حفظ کنم، از آنها نام نمی برم ولی در چند مورد که آنها علاوه بر ناشایستگی بی ادب نیز هستند (لااقل در مورد من بی ادبی کرده اند) به آنها اشاره مستقیم کرده و می کنم.

  آقای مدیرعامل، اگر آقای «بهزاد حبیبی بابادی» مدیر سابق دفتر فناوری اطلاعات که در حدود پنج سال عهده دار این مسئولیت بود، خود تصمیم به انتقال به شرکت برق منطقه ای اصفهان نمی گرفت، شما به فکر جابجایی او می افتادید؟ برای اینکه به ایراد توهین متهم نشوم خیلی دست به عصا در مورد او نظراتم را به صورت پرسش مطرح می کنم:
1) آیا ایشان تحصیلات مرتبط با این مسئولیت داشتند؟
2) آیا تا پیش از واگذاری این مسئولیت به او، ایشان تجربه کاری در این زمینه داشتند؟
3) آیا تا پیش از این تصدی، ایشان دوره های آموزشی مؤثری در این زمینه گذرانده بودند؟
4) آیا کارشناسان تحت مدیریت او که فکر می کنم به خوبی می توانند در مورد دانش کاری او قضاوت کنند، نظر مساعدی در باره او داشتند؟
 در این مورد آخر اینجانب بارها شاهد بوده ام که کارشناسان آن دفتر در غیاب این شخص، او را مورد تمسخر قرار می دادند که مثلاً حتی اصطلاحات کامپیوتری را درست نمی تواند تلفظ کند و شکل غلط آن اصطلاح را از زبان او می گفتند و قاه قاه می خندیدند!! و یا اینکه در هنگام انعقاد قرارداد سرویس اینترنت، تعداد IP های Valid را با تعداد کاربران اشتباه گرفته بوده!! آقای مدیرعامل آیا می دانید که اینگونه انتصابات و این قدر مسامحه و اغماض در مورد اینان چه عواقب سوئی برای آبروی شرکت دارد؟ شما به این مسئله توجه بفرمایید که در حال حاضر این شخص به شرکت برق منطقه ای اصفهان منتقل شده و دیر یا زود دستش پیش اصفهانیها رو می شود. فکرش را بکنید که در آن زمان چه آبرویی از شرکت ما می رود. چون آنها خواهند گفت که در شرکت برق منطقه ای خوزستان چه می گذرد که چنین شخصی با این فضائل و کرامات!! پنج سال در آنجا مدیر فناوری اطلاعات بوده است.

  آقای مدیرعامل این انتصابات نابجا تصادفی صورت نگرفته. اینها معلول ساختار پلیدی است که این شرکت از سازمان آب و برق خوزستان به ارث برده است و در پشت این ساختار یک استراتژی و تفکر وجود دارد. این را همه می دانیم و من نیز یک بار دیگر جهت ثبت در این لوح مجازی آن را می نویسم:
  این ساختار از دهه هفتاد و در پی آن دگرگونی معروف و وقوع آن «فاجعه مدیریتی» در سازمان آب و برق خوزستان، شکل گرفت. استراتژی و تفکری که این ساختار بر اساس آن شکل گرفت این بود که اکثر مدیران قائم به ذات و شایسته و با عزت نفس کنار گذاشته شوند و یا فراری داده شوند و در عوض کسانی به تصدی مسئولیتها گماشته شوند که همیشه این واقعیت نصب العین آنها باشد: «من شایسته این جایگاه نبوده و نیستم و هر چه دارم مدیون مدیرعامل سازمان هستم» بنابراین در همه حال باید به او بگویم: «چشم قربان».

  آقای مدیرعامل ما از شما انتظار داشتیم که این ساختار نامیمون را فرو ریزید و طرحی نو در اندازید. این کار از احداث دهها پست و خطوط فشار قوی و ضعیف واجب تر است. دریغا که این پنج روزه عمر اعتباری ندارد و من نمی دانم که ما آن روز را خواهیم دید که کسی پیدا شود و این کار را بکند یا نه؟

قرن‌ها بايد كه تا از لطف حق پيدا شود     بايزيدي در خراسان، يا اويسي در قرن


                       با تقدیم احترام
                       علی اکبر قلمی