این بار رتوش 3/8/89
در مطلب پیشین خودم که در مورد کارت شناسایی نوشته بودم، اشاره ای به این مطلب کردم که مدیریت حراست شرکت به عنوان متولی صدور کارت شناسایی کارکنان، پا پیش گذاشته و دستگاهی برای صدور کارت شناسایی خریداری کرده که همزمان با ورود اطلاعات پرسنلی کارکنان، عکس او را می گیرد و کارت را صادر می کند. احساس می کنم که در آن مطلب باید بیشتر روی این کار منطقی و درست تمرکز می کردم.
اصولاً کارت شناسایی کارکنان یک شرکت، در واقع یک مجوز ورود به حریم شرکت است و طبیعی است که متولی صدور آن، باید مدیریت حراست باشد. یک نکته دیگر این است که عکس روی آن نیز باید کاملاً واقعی و طبیعی و بروز باشد. عکس کهنه و رتوش شده پذیرفتنی نیست. در این دستگاه تازه، امکان رتوش عکس نیست. اگر تا بحال در سازمان و شرکت ما به غیر از این روش عمل شده به این خاطر بوده که این کار نیز مانند دیگر کارها متناسب با درایت و تدبیر مدیران وقت انجام می شده. بنا بر این جا دارد که از این حسن تدبیر و تصمیم آقای ممبینی، مدیریت فعلی حراست تقدیر شود.
همان گونه که بر خود لازم دانستم از مدیریت حراست فعلی شرکت تقدیر کنم، لازم می بینم که گریزی نیز به دوران پر شکوه مدیریت «عبدالرضا حیدری» بر حراست شرکت بزنم که در زمان مدیریتش هرگز به فکرش خطور نکرد که کار صدور کارت شناسایی وظیفه حراست است. پارسال در مطلبی تحت عنوان «مدیریت پلیسی» به صورت درگوشی به شما گفته بودم که این آقا کار خودش را نیز بلد نیست. شاید در آن زمان تصور کرده بودید که من این حرف را از روی کینه توزی و یا بهانه جویی زده ام. حالا باورتان شد؟ جالب است که فقط در شرکت ما شایسته ستیزی حاکم نیست و در جاهای دیگر نیز بدین گونه عمل می کنند چون با وجود آن که این آقا در شرکت «سانا» اخیراً بازنشسته شده اند، هنوز از خدمات او به صورت قراردادی استفاده می کنند تا مبادا فرد شایسته ای فرصت عرض اندام پیدا کند!!
حالا گریزی نیز به ماجرای آن ده میلیون تومانی بزنیم که بابت خرید دوربین و پروژکتور و ... برای گرفتن عکس کارکنان هزینه شد. همان گونه که عرض کردم این هزینه متناسب با درایت و تدبیر مدیریت وقت، جناب «دکتر صالحی» انجام شد که معمولاً برای هزینه کردن در چنین مواردی دست و دل باز می شدند و فقط هنگامی که پای منافع کارکنان پیش می آمد دست و دلشان بسته و نظرشان تنگ می شد. برای من جای تعجب است که مدیریت کنونی شرکت چرا در پی ماله کشی روی این کار است و می خواهد آن عکسهای کذایی را پس از گذشت بیش از دو سال با صرف هزینه کلان دیگری رتوش کند و به کار گیرد. در اینجا نظر مدیریت شرکت را به دو نکته مهم جلب می کنم:
-
رتوش کردن عکس یعنی خارج کردن تصویر شخص از حالت طبیعی و صدور کارت شناسایی با چنین عکسی آن هم مربوط به دو سه سال پیش با هیچ منطقی سازگار نیست.
-
یک ضرب المثل قدیمی می گوید: کار را که کرد؟ آن که تمام کرد. اگر شما تصمیم به استفاده از آن عکسهای کذایی بگیرید، ضمن این که پول دیگری را بر باد می دهید، تمام کننده آن کار نادرست نیز خواهید شد و تمام کاسه کوزه ها را بر سر خود خواهید شکست و یک سوتی در حد تیم ملی را نیز در تاریخ شرکت به نام خودتان به ثبت خواهید رساند.