غم این خفته چند 18/11/89
غم این خفته چند،
خواب در چشم ترم می شکند.
دیشب دوستی به من تلفن زد و ماجرایی را که دیروز از سر گذرانده بود برایم تعریف کرد. تقریباً همه کسانی که مرا می شناسند، او را نیز می شناسند. هم همنورد من بوده و هم وبلاگ نویس است. از ماجرایی که گفت خیلی ناراحت شدم و رعشه بر اندامم افتاد. خدا را گوه می گیرم که آن شب تا صبح خواب راحتی نداشتم. حاشیه نمی روم و می روم سر اصل مطلب.
او می گفت: وقتی شنیده که شهرداری اهواز به عکّاسانی که از مناظر زشت یا زیبای اهواز عکس بگیرند جایزه می دهد، تصمیم گرفته که از آلایندگی هوا توسط کارخانه «کربن بلک» اهواز عکس بگیرد. دوربینش را به دست گرفته و به بالای پل شهید هاشمی اهواز که بر آن کارخانه و کارخانه های اطراف اشراف دارد رفته و مشغول گرفتن عکس شده است. در همین اثنا یک اتوموبیل پراید با دو نفر سرنشین که لباس فرم حراست کارخانه لوله سازی اهواز را بر تن داشتند نزدیک او توقف کرده اند و از او پرسیده اند که چرا عکس می گیرد. بعد هم از او خواسته اند که سوار شود و با آنها برود. دوست ما می گفت که داشته توضیح می داده که اگر عکس برداری از این محوطه ممنوع است بایستی اطلاع رسانی می شد و روی یک تابلو تذکر داده می شد که ناگهان نفر سومی از مأموران حراست از راه می رسد و از پشت سر دست او را می گیرد و می پیچاند و دست دیگرش را دور گلوی او می اندازد و در حالی که با زانو به پشت و پهلوی او می زده، با به کار بردن الفاظ زشت او را به داخل ماشین می اندازد و بعد او را به اداره حراست شرکت لوله سازی اهواز می برند. در آنجا وادارش می کنند که عکسهای گرفته شده را پاک کند و از او تعهد می گیرند که دیگر این کار را تکرار نکند.
من فرض را بر این می گذارم که گرفتن عکس واقعاً ممنوع بوده. در این صورت اگر کسی عکس گرفت با او باید چه کار کرد؟ و اصولاً چه کسی باید با او برخورد کند؟ و اگر جرمی مرتکب شده و مستوجب مجازات است، چه کسی باید او را مجازات کند؟
بنده در گذر عمر نه چندان کوتاه خود به این آگاهیها دست یافته ام که:
-
اگر کسی در معابر عمومی جرمی مرتکب شود، فقط ضابطین قوه قضاییه یعنی مأموران نیروی نیروی انتظامی باید با او برخورد کنند و مأموران حراست ادارات و کارخانجات فقط در محدوده سازمان خود مجاز به فعالیت هستند.
-
ضابطین قوه قضاییه فقط می توانند متهم را دستگیر و به مراجع قضایی تحویل دهند. تعیین مجازات و محل اجرای حکم بر عهده قضات و اجرای مجازات بر عهده اداره اجرای احکام دادگستری است.
در چنین شرایطی که اگر کسی به زور به حریم شخصی ما وارد شود و حتی مرتکب قتل شود ما حق نداریم که به مهاجم تلنگری بزنیم و فقط می توانیم او را به نیروی انتظامی و محاکم تحویل دهیم، آیا نیروی حراست یک کارخانه می تواند در انظار عمومی با یک نفر که جرم او به اثبات نرسیده اینگونه برخورد کند و با او برخورد فیزیکی و هتک حرمت کند؟ آن هم بدون آنکه در کل ماجرا، نه نیروی انتظامی را در جریان بگذارد و نه قوه قضاییه را. آیا این کار آنان مصداق واقعی «آدم ربایی» نیست؟ من به آن دوست گفتم که تو باید به آنها می گفتی که چون این اتفاق در محدوده شرکت شما نیافتاده، اگر ادعایی دارید باید مرا به نیروی انتظامی معرفی کنید و حالا نیز که چنین نکرده اند تو می توانی به نیروی انتظامی و یا قوه قضاییه تظّلم کنی ولی او اصرار داشت که نه. می ترسم کار بدتر از این شود!!
تا اینجا ماجرایی را که به آن دوستم مربوط می شد شرح دادم. حالا می خواهم نقطه نظرات خودم را بگویم. فکر می کنید که امثال این دوست ما بعد از گذر از این ماجرا چه می کنند و چه می گویند؟ شک نکنید که آن را به نظام و حکومت مرتبط می کنند و آن را یک رفتار ظالمانه از سوی نظام به حساب می آورند. شمای خواننده نیز شاید همین عقیده را داشته باشید. ولی من یک توصیه به شما می کنم. یعنی همان توصیه ای را که به آن دوستم کردم. شما اول یک اقدام قانونی بر علیه آن کسانی که با شما چنین برخوردی کردند بکنید و اگر نتیجه ای نگرفتید آن را به ساختار حکومتی و قضایی مرتبط کنید. می دانم که مرا به تملّق متهم می کنید ولی باور کنید که در همین مملکت و در همین دستگاه قضایی، چند سال پیش شخص من از یک مأمور نیروی انتظامی که کار خلافی کرده بود، شکایت کردم و جرم او اثبات شد و او را مجازات کردند. بنابراین اعتقاد دارم که کسانی که این اندازه ترسو هستند که روز روشن و در ملاء عام مورد ضرب و شتم قرار می گیرند و جرأت شکایت و اعتراض ندارند، به هیچ وجه حق انتقاد از ساختار حکومت را ندارند. برعکس من فکر می کنم که این حکومت بسیار منصف و مهربان و بامرام است که با وجود چنین آدمهای مطیع و منقاد در مملکت، مأمورانی نمی گمارد که هر روز ما را به باد کتک و ناسزا بگیرند!!
در پایان یک سخن نیز با مدیریت شرکت لوله سازی اهواز دارم. آقایان محترم شما بیش از آنچه که به فکر منافع کارخانه خود هستید به فکر منافع ملّی باشید. شما با عملکرد خود شرایطی را برای این کارخانه فراهم کرده اید که از پرداخت حقوق چند ماهه کارکنان خود عاجز مانده اید و با این کار خوراک تبلیغاتی برای دشمنان مملکت و رسانه های همگانی آنها فراهم کرده اید و آبروی مملکت را در انظار جهانیان به خطر انداخته اید. آن وقت برای قدرت نمایی و سرپوش گذاشتن بر ناتوانی های خود، پهلوان پنبه هایتان را وا می دارید که اینچنین به مردم بی دفاع هتک حرمت کنند و به قلدری و زورآزمایی بپردازند؟ این است پاداش مردمی که علی رغم آن آبی که به آسیاب دشمن ریخته اید، نسبت به شما صبوری کرده اند؟
در دو تصویر زیر که با استفاده از تصاویر ماهواره ای گوگل ارث از دو زاویه گوناگون تهیه کرده ام نشان داده ام که محل عکسبرداری یعنی پل شهید هاشمی چقدر از کارخانه لوله سازی یعنی حوزه استحفاظی حراست آنجا فاصله دارد. همچنین تیرگی روی عکس کارخانه کربن بلک میزان آلایندگی این کارخانه را که موضوع عکاسی دوست من بوده نشان می دهد. (برای دیدن تصویر بزرگتر روی عکسها کلیک کنید.)