یک نفر جاعل اسکناس را به زندان انداختند. هم سلولی های او گفتند: خوش به حالت لابد با اسکناسهای جعلی حسابی پولدار شده ای. جاعل گفت: نه همان اسکناس اول را که خواستم خرج کنم دستگیر شدم. گفتند چطور؟ گفت آخر من اسکناس ۲۲۵۰ تومانی جعل کرده بودم!! با دیدن بن های خرید کتاب که شرکت برق منطقه ای خوزستان به هر کدام از کارکنانش ۱۰ برگ از آن (معادل ۳۸۵۰۰ تومان) را داده و تصویر یکی از آنها را در اینجا آورده ام به یاد این جوک افتادم. نه اینکه خدای ناکرده فکر کنید می خواهم ناشران آن را با جاعلین اسکناس مقایسه کنم بلکه می خواهم بگویم مبلغ این بن هم به همان اندازه مبلغ اسکناس جعلی نا متعارف و خنده دار است. می دانم که تهیه کنندگان آن برای کار خودشان هزار تا دلیل رو می کنند و خواهند گفت بودجه نداشتیم که آن را سر راست کنیم و به چهل هزار تومان برسانیم ولی من یکی حاضر بودم مبلغ آن را سرراست (مثلاْ سی و پنج هزار تومان) می کردند تا این طور کتاب فروشها به ما و شرکتمان و بن های کتابمان متلک نگویند. شاید هم این بندگان خدا می خواسته اند در سال نوآوری و شکوفایی از قافله عقب نمانند و یک نوآوری کنند. انشاءالله که خدا قبول کنه چون از آنچه نوآوری که در وسع و توانشان بوده کوتاهی نکرده اند. (لایکلف الله نفساً الا وسعها)
   راستی یک سؤال برای من پیش آمده. شما این بن ها را اواخر اردیبهشت یعنی وقتی که بچه های دانش آموز و دانشجوی ما همه کتابها و جزوات خود را خریده اند داده اید و اعتبار آن را تا پایان مرداد یعنی وسط تعطیلات تابستانه تعیین کرده اید. چه اشکالی داشت مهلت آن را تا آغاز سال تحصیلی تمدید می کردید تا کمکی به خانواده ها در جهت تهیه کتب درسی فرزندانشان بشود؟ اگر دادن مهلت طولانی مقدور نبود می توانستید توزیع آن را به  زمان آغاز سال تحصیلی موکول کنید. البته می دانم که شما خواهید گفت که منظورتان وادار کردن کارکنان به کتابخوانی است. ولی واقعیت این است که بسیاری از خانواده ها که چند تا بچه دانشجو دارند به سختی از عهده خرید کتابهای درسی آنان بر می آیند.