هر چه با خودم کلنجار می روم که پس از بازنشستگی دیگر به سازمان و شرکت برق و مصائب آن فکر نکنم و سر خویش گیرم و سپاس خدای را به جای آورم که از شر این کابوس رها شده ام، نمی شود. چه کنم که هر از گاهی مجبور می شوم که سری به سازمان بزنم. چون خواهی نخواهی ارتباط یک کارمند بازنشسته به طور کلی با سازمان متبوعش قطع نمی شود. مثل امروز که مجبور شدم برای انجام یک کار بانکی، به بانک ملت، باجه آب و برق که در محوطه سازمان قرار دارد سر بزنم.

  از آنجایی که محوطه سازمان به جز ورودی اصلی آن که در بلوار گلستان قرار دارد، چند ورودی دیگر نیز دارد، اکثر مراجعین که با اتوموبیل شخصی به سازمان مراجعه می کنند ترجیح می دهند که از ورودی های دیگر که در خیابان مجاور قرار دارند استفاده کنند. زیرا در بلوار گلستان و در ساعات کار اداری جایی برای پارک ماشین پیدا نمی شود. (بنده موقعیت جغرافیایی محوطه سازمان را روی یک عکس ماهواره ای که توضیحاتی  نیز روی آن نوشته ام، در این مطلب نشان داده ام) لارم به ذکر است که در اوایل همان خیابان مجاور نیز توقف ممنوع است و معمولاً برای پیدا کردن جای پارک باید مسافتی را به جلو رفت. مثل امروز که من مجبور شدم در محلی که در عکس با حرفت A نشان داده ام، ماشینم را پارک کنم.


برای دیدن عکس بزرگتر، روی عکس کلیک کنید.

  امروز مانند همیشه تصمیم گرفتم که از ورودی پارکینگ که کوتاه ترین راه برای رفتن به بانک است استفاده کنم ولی نگهبان سازمان به من گوشزد کرد که از امروز دستور داده شده که فقط کارکنانی که ماشینشان را در پارکیگ پارک می کنند مجاز به ورود از این در هستند و ورود ارباب رجوع (که من نیز یکی از ارباب رجوع محسوب می شوم) باید منحصراً از دروازه اصلی در بلوار گلستان صورت گیرد!!

  تصمیم گرفتم که ماجرا را روی عکس هوایی نشان دهم. مسیری را که تصمیم داشتم بروم با خط آبی نشان داده ام که طول آن در حدود 120 متر است. (رفت و برگشت: 240 متر) مسیری را که مدیریت سازمان به ارباب رجوع تحمیل کرده با خط زرد نشان داده ام که طول آن 820 متر است. (رفت و برگشت: 1640 متر) این اندازه ها، که آنها را با ابزارهایی که در گوگل ارث هست به دست آورده ام، نشان می دهند که در این مسیر تحمیلی باید 1600 متر راه اضافی پیموده شود. آن هم در این هوای داغ و شرجی اهواز. کسان دیگری همچون من هستند که با آن بانک یا کتابخانه یا بخش های دیگری از سازمان که در آن نزدیکی هستند کار دارند و باید چنین مسیری را بپیمایند. وجدانتان را قاضی کنید و بگویید این همه دشمنی با مردم چه معنی دارد و برای چیست؟

  در اینجا مدیر عامل سازمان آب و برق خوزستان را مخاطب قرار می دهم. ایشان همه روزه با ماشین سازمانی از در ورودی اصلی که در بلوار گلستان قرار دارد وارد می شوند و راننده اش پس از ورود به محوطه او را تا جلوی راه پله ورودی ساختمان نیز می رساند. او خبر ندارند که پیمودن 1640 متر راه در هوای عذاب آور اهواز یعنی چه. وقتی که ایشان (یا یکی از مدیران مجموعه اش) دستور می دهند که همگان از در اصلی وارد شوند، بی شک تصور کرده اند که دیگران نیز به همان گونه ای از آن در وارد می شوند که خودش وارد می شود. خداوند به همه بندگانش انصاف و اندکی نوع دوستی عطا فرماید.