خلیج فارس، 75/2 میلیارد تومان 24/5/90
چندی پیش خبری را خواندم که از خواندن آن تا حالا در شوک به سر می برم!! موضوع خبر این بود:
"برند ليگ برتر جام خليج فارس و ليگ برتر با نام ايرانسل نامگذاري شد تا از اين طريق به سازمان ليگ براي درآمدزايي بيشتر كمك شود و هر سال نسبت به سال پيش درآمدزايي بيشتري داشته باشيم و در نهايت هزينه فوتبال از درآمد فوتبال تأمين گردد." (برای خواندن متن کامل خبر، اینجا را کلیک کنید.)
در شرایطی که کشورهای دجال حوزه خلیج فارس در بوق های تبلیغاتی خود نامی مجعول برای خلیج همیشه فارس می پراکنند، دلمان خوش بود که همراه با نام لیگ برتر فوتبال خود، نام زیبای خلیج فارس را به گوش همگان می رسانیم. اما افسوس که این نام را به اضافه همه امتیازات تبلیغاتی دیگر به مبلغ 75/2 میلیارد تومان فروختند و آقای عزیزالله محمدی، رئیس سازمان لیگ برتر نیز با افتخار این معامله خود را اعلام می کند.
ای کاش آقای محمدی صدای مرا می شنید تا به او بگویم: آقای رئیس شما اگر به فکر درآمد زایی به هر قیمت هستید می توانستید آگهی این حراج را در کشور های عربی حوزه خلیج فارس منتشر کنید. در آن صورت به طور یقین شرکتهای بسیاری حاضر می شدند چند برابر این پول را به منظور زدودن نام خلیج فارس به شما بپردازند.
در کشور ما چه می گذرد؟ از یک سو چندین برابر این مبلغ از سوی دولت به منظور خنثی سازی توطئه جعل نام خلیج فارس هزینه می شود و از سوی دیگر یک نهاد رسمی مملکت اینگونه آب به آسیاب دشمن می ریزد! از سویی جوانان غیور ایرانی همه هم و غم خود را در اینترنت صرف بالا بردن آرای موافق نام خلیج فارس می کنند تا مبادا شرکت گوگل نام خلیج فارس را در نقشه های خود تغییر دهد و از سوی دیگر سازمان لیگ برتر به این آسانی نام زیبای خلیج فارس را در صحنه فوتبال کشور کمرنگ می کند! ای کاش آقای محمدی ذره ای از همیت و تعصب این جوانان را داشت.
من علی اکبر قلمی هستم. شصت و اندی سال سن دارم و از هنگام تولد تا کنون در اهواز ساکن هستم. در سازمان آب و برق خوزستان و شرکت برق منطقه ای خوزستان شاغل بوده ام و از تاریخ 25/12/88 بازنشسته شدم. در این وبلاگ پندارها و نگرش های خود را در باره هر آنچه که در پیرامون خود می بینم به خصوص در مورد محل کارم که بهترین ساعتها از بهترین سالهای زندگیم در آن به هدر رفت و همچنین سرگذشت تلخ و شیرینی را که از سر گذرانده ام می نویسم. منظورم از محل کار که گاهی از آن با نام سازمان و یا شرکت یاد می کنم هر دو شرکتی هستند که در آنها کار کرده ام. در این میان ممکن است از کسانی که در پیدایش این خاطرات نقشی داشته اند نام ببرم و ایرادی در این کار نمی بینم چرا که نقش آفرینی آنان بخشی از زندگی من بوده است. تلاش می کنم که همچون نیاکان خود که راستی را یگانه راه و دروغ را بلایی همسان دشمن و خشکسالی می دانستند، راستی را پاس بدارم تا کسی را آزرده نکنم و در این راه از ایزد پاک یاری می جویم.