غذای مفت با دسر بستنی 6/7/90
این مطلب رابه مفتی نوردان عزیز!! به خصوص «اون» ونوچه های مفلوکش تقدیم می کنم.
کسانی که مایل باشند یک پرس غذای مفت همراه با یک دسر «» در رستورانی که دیدگاهی بسیار زیبا و شگفت انگیز دارد، میل نمایند می توانند از این فرصت استثنایی استفاده کنند. تنها شرط این کار این است که «شجاع» باشند.
اول با این تله کابین باید به ابتدای مسیر بروید:
از اینجا مسیر را دنبال کنید:
هنگام عبور از مسیر کاملاْ مواظب خودتان باشید:
چشمتان همواره به نفر جلوی خود باشد:
هنگامی که می بینید یک نفر دارد از روبرو می آید کاملاً احتیاط کنید:
حالا تعدادی پله را هم بالا روید (در سمت چپ عکس دیده می شوند):
یک مقدار سرازیری را هم طی کنید. برای این کار پنجه پای خود را در حفره ها قرار دهید:
بالاخره رسیدید. خسته نباشید (مَندَه نَبُوید)
بفرمایید این هم رستوران. بعد از نوش جان کردن غذا، یادتان نرود.
این رستوران در چین است. اگر تصمیم گرفتید که به این رستوران بروید خدا پشت و پناهتان. فقط بعدش برای من بگویید که غذایش چطور بود.
من علی اکبر قلمی هستم. شصت و اندی سال سن دارم و از هنگام تولد تا کنون در اهواز ساکن هستم. در سازمان آب و برق خوزستان و شرکت برق منطقه ای خوزستان شاغل بوده ام و از تاریخ 25/12/88 بازنشسته شدم. در این وبلاگ پندارها و نگرش های خود را در باره هر آنچه که در پیرامون خود می بینم به خصوص در مورد محل کارم که بهترین ساعتها از بهترین سالهای زندگیم در آن به هدر رفت و همچنین سرگذشت تلخ و شیرینی را که از سر گذرانده ام می نویسم. منظورم از محل کار که گاهی از آن با نام سازمان و یا شرکت یاد می کنم هر دو شرکتی هستند که در آنها کار کرده ام. در این میان ممکن است از کسانی که در پیدایش این خاطرات نقشی داشته اند نام ببرم و ایرادی در این کار نمی بینم چرا که نقش آفرینی آنان بخشی از زندگی من بوده است. تلاش می کنم که همچون نیاکان خود که راستی را یگانه راه و دروغ را بلایی همسان دشمن و خشکسالی می دانستند، راستی را پاس بدارم تا کسی را آزرده نکنم و در این راه از ایزد پاک یاری می جویم.