اوایل زمستان سال 80 بود. چند ماهی بود که من از امور انفورماتیک سازمان آب و برق خوزستان به معاونت درآمد منتقل شده بودم. یک روز که از پنجره اتاقم بیرون را نگاه می کردم، چشمم به محوطه جلوی اداره سابقم افتاد و دیدم که یک جرثقیل و یک کامیون آنجا ایستاده اند و مشغول پیاده کردن محموله هایی از داخل کامیون هستند. دقت کردم و محموله ها را شناختم. آنها مجموعه دیسک (Disk Pack) هایی بودند که مربوط به سیستم قبلی کامپیوتر (Main Frame) بودند و تابستان گذشته که من مدیر انفورماتیک بودم آنها را از رده خارج کرده بودم و سیستم جدیدتری را جایگزین آنها کرده بودم. خیلی تعجب کردم که دیدم آنها را دارند بر می گردانند. به خصوص به خاطر اینکه پس از تحویل دیسک ها به انبار، آنها را در محیط نا مناسبی نگهداری کرده بودند و در جابجایی آنها نیز احتیاط نکرده بودند. خلاصه بگویم آنها به کالا های اسقاط تبدیل شده بودند. کنجکاو شدم که بدانم موضوع چیست؟

  فردای آن روز از همکاران سابق پرس و جو کردم. متوجه شدم که به آنها گفته شده که باید موضوع محرمانه بماند و چیزی به کسی گفته نشود. ولی بالاخره گندش بالا آمد و معلوم شد که یکی از دیسک های موجود که از قضا مهم ترین بخش اطلاعات سیستم یعنی اصل (Source) برنامه های سیستم مشترکین برق روی آن بوده، آسیب دیده و به هیچ طریقی نتوانسته اند آنها را بازیابی کنند و در نهایت متوسل شده اند به جنازه دیسک هایی که اگر موفق می شدند اطلاعاتی از آنها به دست آورند، دست کم شش ماه کهنه شده بودند!! این فاجعه هنگامی کامل شد که از این جنازه ها نیز نتوانستند چیزی به دست آورند.

  طبق روالی که در سیستم اداری ما حاکم است در اینجا باید یک نفر مقصر اعلام می شد. و باز طبق همان روال حاکم، آن یک نفر الزاماً نمی بایست مقصر واقعی باشد و معمولاً کسی که دیوارش از دیگران کوتاه تر است مقصر شناخته می شود. در این مورد نیز یک نفر را پیدا کردند و کاسه کوزه ها را بر سرش شکستند در صورتی که اگر بررسی کارشناسانه می شد، بایستی مدیریت انفورماتیک وقت را مقصر اعلام می کردند ولی این کار، کاری نشدنی بود چرا که آن مدیر آقای زرگر، نور چشمی آقای شمسایی مدیرعامل وقت سازمان آب و برق خوزستان بود و پشتش گرم بود.

 کسانی که مختصر آگاهی از انفورماتیک دارند می دانند که در هر سایت کامپیوتری، یکی از ابتدایی ترین کارها، نگهداری پشتیبان (Back Up) از اطلاعات موجود است. چرا که آسیب دیدن محیط های نگهداری اطلاعات امری رایج است و بنده در طول هفده سال خدمتم در امور انفورماتیک بارها شاهد این چنین رویدادهایی بوده ام و هر بار با بازنشانی (Restor) کردن اطلاعات مشکل را رفع کرده بودیم. در زمانی هم که مدیریت آن امور را بر عهده داشتم بر تهیه کردن منظم فایل های پشتیبان پای می فشردم که همکاران سابقم شاهد این مدعا هستند. دست اند کاران حیطه انفورماتیک به خوبی می دانند که از دست دادن اطلاعات به دلیل نداشتن نسخه پشتیبان چه رسوایی بزرگی است. در واقع اگر سقف ساختمان امور انفورماتیک بر سر مدیرش فرو بریزد بهتر از این آبرو ریزی است.

  از این پیشامد ها نتیجه می گیریم که در مملکت ما مدیریت ها تا چه اندازه ضعیف هستند. آقای شمسایی نمی دانست که کامپیوتر شاخه های گوناگونی دارد و هر کس در شاخه ای از آن تبحر داشته باشد، الزاماً در سایر شاخه ها نمی تواند کاری از پیش ببرد. یک نفر در زمینه طراحی صفحات وب متخصص است، دیگری در زمینه کارهای گرافیک و کسی دیگر در زمینه طراحی مهندسی و ... و کسانی نیز در سیستم های کاربردی که سیستم مشترکین یکی از آنها است تبحر دارند. محول کردن مدیریت انفورماتیک و سیستم مشترکین سازمان که ابزار کسب درآمد و در واقع ماشین چاپ اسکناس سازمان بود، به کسی که هیچگونه سابقه کاری در سیستم های کاربردی نداشت و در عمرش یک برنامه به درد بخور در چنین سیستم هایی ننوشته بود، مانند این بود که اتوموبیلی را برای تعمیر کاربوراتور نزد یک مهندس مکانیک ببرند!!