تبلیغات شرکتی 15/1/87
برای دیدن تصویر بزرگتر، روی تصویر بالا کلیک کنید
تصویر بالا را از روی یکی از آگهی های شرکت برق منطقه ای خوزستان در روزنامه روزان شماره ۱۱۷۵ که در تاریخ یکشنبه ۱۴ بهمن ۸۶ چاپ شده بود اسکن کردم و می خواهم مقداری روی آن بحث کنم چون به نظر من در همین دو خط آگهی مقدار زیادی خطا و یا خوش بینانه بگویم ابهام وجود دارد. روی سخنم با تهیه کنندگان این آگهی است.
اولین خطا این است که قدرت نصب شده نیروگاهی در استان خوزستان و در پیش از انقلاب را ۱۵۲۰ مگاوات ذکر کرده اند. این عدد مجموع قدرت نصب شده نیروگاههای سد شهید عباسپور (۱۰0۰ مگاوات) و سد دز (۵۲۰ مگاوات) در پیش از انقلاب است. آیا واقعاْ در آن زمان قدرت نصب شده همین بود؟ نیروگاه رامین را که نصب آن از سال ۵۴ آغاز شده بود و اولین واحد آن در مرداد ۵۸ به بهره برداری رسید به خودتان می بخشیم و فرض می کنیم که روسها در طول سالهای ۵۴ تا ۵۷ در آنجا دوگل کوچک بازی می کردند. نیروگاه زرگان را چه می گویید؟ آیا در زرگان شالی کوبی می کردند یا مرغداری راه انداخته بودند؟ تازه آمار نیروگاههای موجودتان هم نادرست است که اگر خواستید به شما ثابت می کنم. از شما می پرسم اصلاً چرا باید شرکت برق منطقه ای خوزستان پز این نیروگاهها را بدهد در حالی که حتی در ساخت یکی از این نیروگاهها هم دخیل نبوده و جالب است بگویم که سد و نیروگاه کارون ۳ هم که تولید 2000 مگاواتی آن جزء آمار آمده هنوز از سوی شرکت توسعه منابع آب و نیرو که متولی ساخت آن بوده به شرکتهای مستقر در خوزستان تحویل نشده و اگر هم تحویل شود به سازمان آب و برق خوزستان تحویل داده می شود نه به شرکت برق منطقه ای خوزستان که پیشاپیش ذوق زده شده و تولید آن را جزء آمارش آورده. و باز جالب است بگویم که از این مقدار قدرت نیروگاهی نصب شده در استان خوزستان کمتر از ۳۰۰۰ مگاوات آن تحت مدیریت شرکت برق منطقه ای خوزستان است و بقیه را سازمان آب و برق خوزستان مدیریت می کند و اگر آن سازمان این آگهی را منتشر می کرد شاید می شد آن را توجیه کرد.اگر می گویید که مهم نیست که چه کسی ساخته و در حال حاضر در اختیار چه کسی است و ما خواسته ایم توسعه نیروگاهها در خوزستان را یادآوری کنیم که باید بگویم حکایت شما مثل حکایت «من آنم که رستم بود پهلوان» است. اجازه بدهید این آگهی را کسانی بدهند که کار را انجام داده اند و یا لااقل در حال اداره کردن آن هستند. آقایان نیروگاه ساختنتان پیشکش. شما بروید برای شرکتتان یک ساختمان اداری بسازید. شرکتی که بعد از پنج سال که از تأسیس آن می گذرد هنوز نتوانسته یک ساختمان اداری آبرومند برای خودش بسازد و هر تکه از ساختمانهایش در گوشه ای از شهر هستند و کارکنانش بعضاْ در سوله و سالنهای غیر استاندارد کار می کنند و حالا هم که خواسته شق القمر کند تعدادی کانتینر در وسط محوطه ساختمان مرکزی شرکت ساخته چه حرفی برای گفتن دارد؟ باز نگویید که جعل اکاذیب کردم. نمونه این سالنهای غیر استاندارد، سالن بدون سیستم تهویه ای است که خودم چند سال گذشته را در آن کار کرده ام و تابستانها در آن عرق ریخته ایم و برای اینکه بوی عرقمان را خنثی کنیم مجبور بودیم از اسپری های خوشبو کننده استفاده کنیم. گناه ما کارکنانی که در آنجا کار می کردیم این بود که جزء نور چشمی های تازه به خوان یغما رسیده نبودیم و تلاش دوساله ما برای متقاعد کردن مدیران شرکت برای خرید کولر هم به جایی نرسید.
آری این شرکت مانند درخت تناوری است که از بیرون بسیار با ابهت و باشکوه جلوه می کند ولی از درون موریانه زده و پوسیده است و کسانی که اینگونه هزینه ها را برای این تبلیغات صرف می کنند برای تنازع بقاء خودشان می کنند و گرنه چه دلیلی دارد که در شرایطی که این شرکت هر روز بخشی از بودجه خدمات رفاهی کارکنان خود را می کاهد و چند ماه است که برای دادن مقداری بن کتاب به کارکنان خود این دست و آن دست می کند و بیشتر از همه شرکتها کارگر و کارمند ناراضی و شاکی دارد اینگونه برای کارهای تبلیغاتی ریخت و پاش کند؟ شما به محل این آگهی در روزنامه روزان دقت کنید تا ببینید که سالی که دوازده ماه است این محل در اجاره شرکت برق منطقه ای خوزستان است و محلی شده برای درج آگهی های غیر مرتبط با وظیفه اش و این یکی هم که با وظیفه اش مرتبط است اینگونه پر اشکال است. آقایان چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.