در دانشگاه آزاد قبول شدم!!! (22/6/87)
چند سالی بود که آرزو می کردم که ای کاش من هم می توانستم در دانشگاه آزاد قبول شوم و یک مدرکی بگیرم تا در شرکتمان برو و بیایی پیدا کنم و بلکه بتوانم پست و مقامی بگیرم. اصلاً بی خیال پست و مقام. من وقتی فارغ التحصیلان این دانشگاه را در شرکت می دیدم که با چه کبکبه و دبدبه ای بر زمین منت می گذارند و روی آن قدم می گذارند از داشتن مدرک لیسانسی که ۳۰ سال پیش از دانشگاه دولتی گرفته بودم در برابر اینان احساس حقارت می کردم!! پیش خود می گفتم ای کاش من هم از دانشگاه آنان فارغ التحصیل شده بودم بلکه اینان مرا تحویل بگیرند و جواب سلامم را بدهند!! از این رو امسال در کنکور این دانشگاه شرکت کردم و خوشبختانه همای سعادت روی سرم نشست و دررشته مهندسی آبیاری قبول شدم. اگر چه قصد ندارم که ثبت نام کنم و در این رشته ادامه تحصیل دهم و منظورم فقط رو کم کنی بود ولی از این تجربه درسهایی گرفتم که به جرأت می توانم بگویم یک کتاب از این درسها می توانم بنویسم که البته خواهم نوشت. اجالتاً خبرش را نوشتم تا بعد گفتنیها را بگویم. برای اینکه حسودان هم باور کنند که من چنین کامیابی بزرگی را بدست آورده ام تصویر کارنامه فبولی خود را هم برایتان گذاشته ام.