این هم از صنایع غذایی ما
عکسی که می بینید متعلق
به یک نوع انجیر بسته بندی شده تولید داخل به نام «ستاره درخشان» است که ظاهراً
پروانه بهره برداری و ساخت از سازمان غذا و دارو و همچنین پروانه بهره برداری از
وزارت بهداشت را دارد. ظاهر بسته بندی نشان می دهد که نوع مرغوبی از انجیر مرطوب و
خوشرنگ درون آن است که می تواند ما را از انجیر وارداتی بی نیاز کند ولی همین که
یک ردیف از روی آن را برداشتید می بینید که تا انتهای بسته بندی انجیر های تیره
رنگ، سفت و خشک و بد مزه قرار دارد. این ظاهر قضیه است. هیچ معلوم نیست شرکتی که
اینگونه به مشتری خیانت می کند دارای محیط تولید و کارگاهی سالم و بهداشتی باشد.
تکلیف ما به عنوان مصرف کننده چیست؟ وقتی که ما
می بینیم با پولی که بابت این بسته انجیر می پردازیم، می توانیم بسته بزرگتری از
انجیر ساخت یکی از کشور های همسایه را بخریم که محتوای آن انجیر های درشت و سالم و
مرغوب است، چرا نخریم؟ متأسفانه وقتی که بازار داخلی مملو از کالا های خارجی می
شود، به جای رقابت سالم گزارش های گوناگون تهیه می کنند که فلان کالای خارجی در
مکان های غیر بهداشتی تهیه و نگهداری می
شود و آلوده به آرسنیک و هزار کوفت و زهر مار دیگری است و ...
بنده فقط یک جمله عرض می کنم: بیننده و شنونده باید عاقل باشد.
+ نوشته شده در ۱۳۹۲/۱۲/۱۱ ساعت 6:37 توسط علی اکبر قلمی
|
من علی اکبر قلمی هستم. شصت و اندی سال سن دارم و از هنگام تولد تا کنون در اهواز ساکن هستم. در سازمان آب و برق خوزستان و شرکت برق منطقه ای خوزستان شاغل بوده ام و از تاریخ 25/12/88 بازنشسته شدم. در این وبلاگ پندارها و نگرش های خود را در باره هر آنچه که در پیرامون خود می بینم به خصوص در مورد محل کارم که بهترین ساعتها از بهترین سالهای زندگیم در آن به هدر رفت و همچنین سرگذشت تلخ و شیرینی را که از سر گذرانده ام می نویسم. منظورم از محل کار که گاهی از آن با نام سازمان و یا شرکت یاد می کنم هر دو شرکتی هستند که در آنها کار کرده ام. در این میان ممکن است از کسانی که در پیدایش این خاطرات نقشی داشته اند نام ببرم و ایرادی در این کار نمی بینم چرا که نقش آفرینی آنان بخشی از زندگی من بوده است. تلاش می کنم که همچون نیاکان خود که راستی را یگانه راه و دروغ را بلایی همسان دشمن و خشکسالی می دانستند، راستی را پاس بدارم تا کسی را آزرده نکنم و در این راه از ایزد پاک یاری می جویم.