حمام های قدیمی
دیروز یکی از دوستان عکسی از یکی از حمّام های قدیمی و البته متروکه اهواز را در تلگرام به اشتراک گذاشته بود و نامش را پرسیده بود. در نتیجه به طور ناخواسته مروری شد بر نام چند حمّام دیگر در شهر اهواز از جمله حمّام نجفی در خیابان مسلم اهواز. حمّام نجفی تا همین دو سال پیش فعال بود و کم و بیش مشتریانی داشت به خصوص در تعطیلات نوروزی که جمعیت بسیاری از مردم ایران به اهواز سفر می کنند و با انبوهی از مشتریان روبرو می شد. این مشتریان مسافرینی بودند که در هتل اقامت نداشتند و به حمّام دسترسی نداشتند و در مکان هایی که از سوی شهرداری به منظور برپایی چادر مسافرین در نظر گرفته می شود نیز پیش بینی حمّام نشده است.
با مطرح شدن این موضوع به یاد آوردم که در دو سه سال گذشته همین مشکل برای خودم در استان چهارمحال و بختیاری پیش آمده بود. در آن سالها ناچار بودم به مدتی نسبتاً طولانی در چادر و دور از شهر اقامت کنم و برای استحمام بایستی به یکی از دو شهر «بلداجی» و یا «شلمزار» مراجعه می کردم. در هر کدام از این شهر ها یک حمّام وجود دارد که در واقع مکان هایی باستانی هستند و در سازمان میراث فرهنگی به عنوان اثر ملی ثبت شده اند. حمّام بلداجی با قدمتی حدود دویست ساله در زمان قاجار ساخته شده و با تعمیر سر پا مانده است ولی حمّام شلمزار که به حمّام «شاه حیدر» موسوم است قدمتی پانصد ساله دارد و از زمان صفویه به یادگار مانده است. این یکی در مقیاسی بزرگتر تعمیر شده به گونه ای که ظاهر آن با به کار گیری مصالح امروزی کاملاً دگرگون شده است.
یک بار که به حمّام شاه حیدر رفته بودم، با دو نفر از اهالی محل آشنا شدم که از قضا بنّا هایی بودند که کار تعمیر آن بنا را انجام داده بودند. بر آنها خرده گرفتم که چرا با استفاده از سرامیک و سیمان سفید و ... این بنای تاریخی را به این صورت در آورده اید؟ چگونه سازمان میراث فرهنگی به شما اجازه این کار را داد؟ با این پرسش، سر درد دل آنها باز شد و گفتند: ای بابا سازمان میراث فرهنگی که کاری به این کارها ندارد. در شلمزار چند حمّام دیگر از این نوع بودند که یکی پس از دیگری ویران شدند و به تلّی از خاک تبدیل شدند و اگر اهل محل همّت نمی کردند این یکی هم به سرنوشت آنها دچار می شد. اهل محل پول جمع کردند و مصالح خریدند و ما دو نفر که بنّا هستیم بدون گرفتن دستمزد کار تعمیر آن را انجام دادیم و حال شهرداری آن را در اختیار گرفته و به یک نفر برای بهره برداری اجاره داده است!!
سخن کوتاه کنم. در اینجا دو مشکل را مطرح کردم. یکی کمبود و یا بهتر بگویم نبود حمّام عمومی برای مسافرین و گردشگران در شهر ها و دیگری عدم توجه به اماکن باستانی تا جایی که برای پیشگیری از نابودی آنها مردم دست به کار شوند و با تعمیرات غیر کارشناسی آنها را احیا کنند و شهرداری به خاطر تأمین هزینه نگهداری، آنها را به اجاره بدهد!! من فقط مشکلات را مطرح کردم و برای حل آنها نظری ندارم زیرا که کارشناس این مقوله نیستم. این بحث را مطرح کردم به این امید که متولیان امر در آن ورود کنند و راه حلی پیدا کنند.