بلیط بخت آزمایی در اهواز
در آن زمان در اهواز دو نفر به نام های «رحیمی» و «آریان نژاد» عامل های توزیع این بلیط ها بودند. هر کدام دکان کوچکی داشت که دسته های صد برگی این بلیط ها را که از تهران برایشان فرستاده می شد ممهور به مهر خود می کردند و به عده ای فروشنده که عموماً دوره گرد بودند تحویل می دادند و آنها در خیابان ها به راه می افتادند و جار می زدند و بلیط می فروختند.
دکان آقای آریان نژاد در گوشه جنوب شرقی چهارراه سعدی/امام خمینی قرار داشت که حالا لباس فروشی شده است. دکان آقای رحیمی نیز در گوشه شمال غربی چهارراه امام خمینی فعلی قرار داشت. امروزه در این دکان کوچک آب میوه به فروش می رسد. بعد از انقلاب که بلیط بخت آزمایی برچیده شد، آقای رحیمی در یک زمین ساخته نشده در چهارراه نادری/باغ شیخ به کار سمساری می پرداخت و پس از چندی در حادثه بمب گذاری خیابانی در اهواز به شهادت رسید.
پی نوشت:
این نوشته در تاریخ 96/6/27 بازنگری و ویرایش شد.
من علی اکبر قلمی هستم. شصت و اندی سال سن دارم و از هنگام تولد تا کنون در اهواز ساکن هستم. در سازمان آب و برق خوزستان و شرکت برق منطقه ای خوزستان شاغل بوده ام و از تاریخ 25/12/88 بازنشسته شدم. در این وبلاگ پندارها و نگرش های خود را در باره هر آنچه که در پیرامون خود می بینم به خصوص در مورد محل کارم که بهترین ساعتها از بهترین سالهای زندگیم در آن به هدر رفت و همچنین سرگذشت تلخ و شیرینی را که از سر گذرانده ام می نویسم. منظورم از محل کار که گاهی از آن با نام سازمان و یا شرکت یاد می کنم هر دو شرکتی هستند که در آنها کار کرده ام. در این میان ممکن است از کسانی که در پیدایش این خاطرات نقشی داشته اند نام ببرم و ایرادی در این کار نمی بینم چرا که نقش آفرینی آنان بخشی از زندگی من بوده است. تلاش می کنم که همچون نیاکان خود که راستی را یگانه راه و دروغ را بلایی همسان دشمن و خشکسالی می دانستند، راستی را پاس بدارم تا کسی را آزرده نکنم و در این راه از ایزد پاک یاری می جویم.