در شرایطی که همه کارشناسان منابع طبیعی و نهاد های ملی و بین المللی یکصدا فریاد بر آورده اند که راهی که ایران در بهره برداری از منابع آب می رود اشتباه و فاجعه بار است و برخی نیز آن را خیانت به نسل های آینده می نامند، هنوز عده ای گوششان به این هشدار ها بدهکار نیست و همچنان بر طبل انتقال آب بین حوزه ای می کوبند. فجایعی که گریبانگیر خوزستان شده است را می بینند و خم به ابرو نمی آورند. در این شرایط که باید چشم امید ما مردم خوزستان به مقامات اجرایی مملکت باشد، می بینیم که بالاترین مقام اجرایی کشور، آقای روحانی با زیرکی هر چه تمام تر این بار پروژه فریبنده و خنده دار «انتقال آب فقط برای مصارف شرب» را مطرح می کند و با این ترفند همان راهی را می رود که پیشینیان او می رفتند. او نه تنها در دراز مدت به نسل های آینده فکر نمی کند بلکه در کوتاه مدت نیز به مصائبی که دولتهای آینده با آن روبرو خواهند شد، فکر نمی کند.

  آقای رئیس جمهور شما فرموده اید: "مطمئن باشید به جز برای مصرف شرب هیچ آبی منتقل نمی شود" شما مردم خوزستان را چه فرض کرده اید؟  واقعاً فکر می کنید که مردم این حرف را باور می کنند؟ آیا فکر می کنید در میان پنج میلیون نفر مردم خوزستان پنج نفر آدم پیدا نمی شود که از خرد بهره ای برده باشند؟ مگر تا بحال آب هایی که منتقل شده اند برای چه منظوری بوده؟ آیا انتقال سالانه نهصد میلیون متر مکعب آب به زاینده رود هنوز نیاز مصرف شرب استان اصفهان را تأمین نکرده است؟ اگر ادعا می کنید که آن آب فقط برای مصارف کشاورزی و صنعتی منتقل می شده که باید در عقل و درایت طراحان و مجریان آن طرح ها شک کرد. کدام عقل سلیمی مسیر طبیعی و بدون هزینه آب کارون را که به سمت زمین های حاصلخیز خوزستان جریان دارد منحرف می کند تا به سوی مناطق کویری و یا سنگلاخی استان اصفهان روانه شود؟ آن هم با هزینه ای گزاف و بدون هر گونه توجیه اقتصادی و زیست محیطی.

  گیریم که تا بحال آب ها برای مقاصد کشاورزی و صنعتی منتقل شده اند و حالا مردم استان اصفهان از عطش رنج می برند. شاید نیز برای تحریک اذهان عمومی این عطش را با عطش یاران سید الشهدا (ع) در صحرای کربلا مقایسه کنید و مردم خوزستان را به خاطر این بی رحمی سرزنش کنید. ولی چرا این مشکل را به خوزستان منتقل می کنید؟ چرا طرح های درخت کاری تا نوک کوه صفه را متوقف نمی کنید؟ چرا صنایع کاشی و سرامیک و فولاد یزد را محدود نمی کنید؟ چرا درصدی از سطوح زیر کشت برنج را در زرین شهر کاهش نمی دهید. مگر نمی دانید که مساحت این شالیزار ها در دهه های اخیر و در غفلت دولتهای پیشین بیش از ده برابر افزایش یافته است؟ آیا خنده دار و تآسف بار نیست که در سرزمینی که دچار بحران کم آبی شده، برنج کاری در این وسعت صورت می گیرد؟ آن هم برنجی که در مقایسه با برنج شمال چندان مرغوبیتی ندارد.

  آقای روحانی لطفاً به این پرسش ما پاسخ دهید: چگونه آبی را که از این پس می خواهید به منظور رفع عطش مردم اصفهان منتقل کنید از دیگر آب ها جدا می کنید که مبادا به مصرف دیگری برسد؟ بس کنید و بیش از این به شعور مردم خوزستان توهین نکنید. فرض کنید که مردم خوزستان یک بار دیگر فریب بخورند و بیش از این به روز سیاه بنشینند. آیا این جواب مردمی است که در هنگامه انتخابات فریاد می زدند: "ما که هوا نداریم، هنوز هوا تو داریم" ؟ جواب خدا را چه می دهید؟ آخر این چه توجیهی است که برای رفع نیاز به آب شرب در یک استان، استان دیگری را نابود کنید؟ با توجه به اینکه کشور ما سرزمینی خشک و کم باران است و استان های دیگری نیز در شرق و مرکز کشور داریم که از کمبود آب رنج می برند، لابد پس از این باید منتظر باشیم که هر چند سال یک بار به بهانه تأمین آب شرب، سرشاخه ای دیگر به سوی استانی دیگر منحرف شود.