اعتقادی که به سرعت همه گیر شد!! 24/8/88
در بهمن ماه سال گذشته مطلبی در سایت گروه کوهنوردی زاگرس نوشتم تحت عنوان «غذای مفت در کوهستانی زیبا» و در آن گفته بودم که شرط خوردن این غذا این است که آدم «شجاع» باشد. چند روز پیش این مطلب را بدون کم و کاست در یک وبلاگ دیگر یافتم و با تعجب دیدم که در ذکر منبع به جای سایت ما از سایت دیگری نام برده شده بود. بدون درنگ در اینترنت این مطلب را جستجو کردم تا ببینم چه خبر است. نتایج را که دیدم کم مانده بود از تعجب شاخ در بیاورم!! چون متوجه شدم که دهها سایت و وبلاگ این مطلب را همینطور بدون کم و کاست کپی کرده اند. و صد البته بدون ذکر منبع. مهم نیست که نام سایت ما را به نام منبع ذکر نکرده اند. برای من مهم این است که می بینم نه تنها من بلکه عده بی شمار دیگری با من هم عقیده اند که برای مفتی نوردی آدم باید «شجاع» باشد. و حالا می گویم که چه بهتر که آدم به طور نژادی شحاع باشد.
برای دیدن این مطلب روی دنباله مطلب کلیک کنید. دنباله ...
در تصویری که می بینید جمله آموزنده ای از توماس ادیسون نوشته شده. من این جمله و جملات دیگری از شخصیت های مشهور مانند ویلیام شکسپیر، آبراهام لینکلن، لئو تولستوی، مادر ترزا و حتی آدولف هیتلر را همراه با ترجمه آنها در یک فایل پاور پوینت تهیه کرده ام که بد نیست بخوانید. برای دیدن آن 
من علی اکبر قلمی هستم. شصت و اندی سال سن دارم و از هنگام تولد تا کنون در اهواز ساکن هستم. در سازمان آب و برق خوزستان و شرکت برق منطقه ای خوزستان شاغل بوده ام و از تاریخ 25/12/88 بازنشسته شدم. در این وبلاگ پندارها و نگرش های خود را در باره هر آنچه که در پیرامون خود می بینم به خصوص در مورد محل کارم که بهترین ساعتها از بهترین سالهای زندگیم در آن به هدر رفت و همچنین سرگذشت تلخ و شیرینی را که از سر گذرانده ام می نویسم. منظورم از محل کار که گاهی از آن با نام سازمان و یا شرکت یاد می کنم هر دو شرکتی هستند که در آنها کار کرده ام. در این میان ممکن است از کسانی که در پیدایش این خاطرات نقشی داشته اند نام ببرم و ایرادی در این کار نمی بینم چرا که نقش آفرینی آنان بخشی از زندگی من بوده است. تلاش می کنم که همچون نیاکان خود که راستی را یگانه راه و دروغ را بلایی همسان دشمن و خشکسالی می دانستند، راستی را پاس بدارم تا کسی را آزرده نکنم و در این راه از ایزد پاک یاری می جویم.