پاسخ دهید، جایزه بگیرید. 13/1/89
مدتی است که یکی از نمایندگیهای ایران خودرو در اهواز برای تبلیغ خود ابتکار جالبی به خرج داده و این تابلو را در میدان نمایشگاه اهواز نصب کرده و یک دستگاه خودرو «پژو پارس» واقعی را روی تصویر این تابلو نصب کرده و سوژه ای شده برای تماشای مردم. اما در این تابلو یک اشکال فنی (از لحاظ مقررات راهنمایی و رانندگی) وجود دارد. اگر شما متوجه این اشکال شدید به تلفن این نمایندگی که زیر تابلو نوشته شده (5 - 3771001) زنگ بزنید و پاسخ خود را به آن نمایندگی بگویید تا ایشان جایزه ای به رسم یادبود به شما اهدا کند.
قابل توجه:
من امروز (۱۹/۱/۸۹) با نمایندگی آقای مسعودی تماس گرفتم و ایشان قول دادند که به سه نفر از کسانی که پاسخ درست بدهند سکه پارسیان اهدا می کنند. اگر باور نمی کنید زنگ بزنید.
در آخر اردیبهشت امسال، در این وبلاگ مطلبی نوشتم تحت عنوان
پسرنوجوان وارد فروشگاه شد. به سمت باجه تلفن رفت و روی پنجه های پا بلند شد تا دستش به دکمههای تلفن برسد. فروشنده حرکات او را زیر چشمی می پایید و حرف هایش را می شنید:
چند ماهی است که من برای رفت و آمد خود از دوچرخه استفاده می کنم. از این کار خوشم آمده و برایم مفید نیز بوده. از قضا امسال هم از سوی مقام معظم رهبری سال اصلاح الگوی مصرف نامگذاری شده و من هم از این فرصت استفاده می کنم و ادعا می کنم که الگوی مصرف خودم را به بهترین شکل اصلاح کرده ام زیرا روزانه دست کم دو لیتر بنزین صرفه جویی می کنم ...
در اولین ماههای تشکیل شرکت برق منطقه ای خوزستان،جلساتی تحت عنوان "جلسه وصول مطالبات" تشکیل می شد. در همان اوائل کار متوجه شدم که ترکیب اعضای آن جلسه با ترکیب متعارف آن که از سالها پیش در سازمان آب و برق خوزستان تشکیل می شد تفاوت دارد ...
من علی اکبر قلمی هستم. شصت و اندی سال سن دارم و از هنگام تولد تا کنون در اهواز ساکن هستم. در سازمان آب و برق خوزستان و شرکت برق منطقه ای خوزستان شاغل بوده ام و از تاریخ 25/12/88 بازنشسته شدم. در این وبلاگ پندارها و نگرش های خود را در باره هر آنچه که در پیرامون خود می بینم به خصوص در مورد محل کارم که بهترین ساعتها از بهترین سالهای زندگیم در آن به هدر رفت و همچنین سرگذشت تلخ و شیرینی را که از سر گذرانده ام می نویسم. منظورم از محل کار که گاهی از آن با نام سازمان و یا شرکت یاد می کنم هر دو شرکتی هستند که در آنها کار کرده ام. در این میان ممکن است از کسانی که در پیدایش این خاطرات نقشی داشته اند نام ببرم و ایرادی در این کار نمی بینم چرا که نقش آفرینی آنان بخشی از زندگی من بوده است. تلاش می کنم که همچون نیاکان خود که راستی را یگانه راه و دروغ را بلایی همسان دشمن و خشکسالی می دانستند، راستی را پاس بدارم تا کسی را آزرده نکنم و در این راه از ایزد پاک یاری می جویم.