برون سپاری موفّق   20/2/90

  در مطلب پیشین اشاره ای به وضعیت استخدامی کارکنان پیمانکاری در ادارات کردم و دلایل عدم توفیق آن را برشمردم. هنگامی که این کار در دستگاههای دولتی آغاز شد، دلیل آن را کوچک کردن دولت و اجرای «برون سپاری» اعلام کردند و بانیان آن، کلی در باب این درایت و تصمیم داهیانه خود سخن راندند...   دنباله ...

ادامه نوشته

برون سپاری ناموفّق 13/2/90

  امروز سری به شرکت زدم و خبردار شدم که از حدود دو ماه پیش کارکنان پیمانکاری را به صورت قراردادی استخدام کرده اند و بساط شرکتهای پیمانکاری تأمین نیروی انسانی در ادارات برچیده شده است. با اینکه در این قضیّه ذینفع نبودم ولی خیلی خوشحال شدم. چون دیدم که ...   دنباله ...

ادامه نوشته

دفاع از اتهامات وارده   15/11/89

  بعضی ها مرا متهم می کنند که همیشه بهانه جویی می کنم و زحمات دیگران را کم ارزش جلوه می دهم. یکی از موارد اتهام من، انتقادی بود که از نحوه برگزاری جشن روز خانواده و تکریم بازنشستگان کرده بودم و حتی کسی از من پرسیده بود اگر به خودت می گفتند اجرا کن، چگونه اجرا می کردی؟ سئوال جالبی بود. اگر چه از ما دیگر گذشته و هیچوقت من در موقعیتی قرار نمی گیرم که چنین مراسمی را اجرا کنم ولی بیجا ندیدم که ...              دنباله ...

ادامه نوشته

یکی بر سر شاخ بن می برید  12/10/89

  مدتی پیش کارکنان شرکت برق منطقه ای خوزستان شاهد بودند که کارگران امور خدمات شرکت به جان درختان اکالیپتوس محوطه شرکت افتاده اند و آنها را قلع و قمع می کنند. هیچکس هم جلودارشان نبود چون می گفتند که از بالا دستور دارند. استدلال مافوقشان هم این بود که این درختان، ریزش برگ زیاد دارند و پاک کردن محوطه شرکت از  ...   دنباله ...

ادامه نوشته

سرنوشت کارتهای خرید   8/10/89

  اوایل آذرماه بود که یک پیامک از سوی شرکت به من رسید که از بازنشستگان دعوت می کرد برای گرفتن کارت خرید به شرکت مراجعه کنند. مراجعه کردیم و کارت را گرفتیم. به ما گفتند که سه چهار روز دیگر این کارتها شارژ می شوند ...                دنباله ...

ادامه نوشته

به بهانه تکریم بازنشستگان

  ... شوربختانه این مراسم به همان گونه ای برگزار شد که من پیش بینی می کردم. حال و هوای مراسم به گونه ای بود که باید در روزهایی مانند روز جهانی کودک و یا مانند آن برگزار می شد و اصلاً در شأن و منزلت عده ای سپید موی که سالهای جوانی خود را پشت سر گذاشته اند نبود ...        دنباله ...

ادامه نوشته

این بار رتوش  3/8/89

  در مطلب پیشین خودم که در مورد کارت شناسایی نوشته بودم، اشاره ای به این مطلب کردم که مدیریت حراست شرکت به عنوان متولی صدور کارت شناسایی کارکنان، پا پیش گذاشته و دستگاهی برای صدور کارت شناسایی خریداری کرده که همزمان با ورود اطلاعات پرسنلی کارکنان ...        دنباله ...

ادامه نوشته

نمود زشت پارتی بازی  18/3/89

  اگر چه قصد داشتم که پس از ترک کار در شرکت، دیگر به مسائل شرکت نپردازم و این گونه بحثها را به کارکنان شرکت واگذارم ولی کینه توزان و بدخواهان تا جایی پیش رفتند که نه تنها تا آخرین روزهای خدمتم در شرکت بلکه تا آخرین ساعات آن دست از آزار من برنداشتند و تا توانستند با نیشهای خود مرا مورد التفات قرار دادند. من نیز که عادت نداشته و ندارم که زیر دین این چنین اشخاصی قرار گیرم، بیجا ندیدم که اندکی از محبتهای یکی از این اشخاص را جبران کنم ...             دنباله ...

ادامه نوشته

مسئولیت تازه دکتر صالحی  8/3/89

  آن گونه که در اخبار صنعت برق آمده، آقای مجید صالحی، مدیرعامل سابق شرکت برق منطقه ای خوزستان یا همان «دکتر صالحی» خودمان، به مدیرعاملی سازمان توسعه برق ایران منصوب شده است. اینجانب منکر توانائیهای فنی ایشان نمی شوم ولی چیزی که برایم مسلم شده، این است که در اینگونه انتصابات به تنها چیزی که توجه نمی شود رضایتمندی کارکنان یعنی نیروی انسانی و بدنه کارشناسی شرکتها است...                                   دنباله ...

ادامه نوشته

نامه سرگشاده به مدیرعامل شرکت   19/11/88

جناب آقای مهندس معین پور
مدیرعامل محترم شرکت برق منطقه ای خوزستان
  چندی پیش و در آستانه یکمین سال تصدی مدیریت عامل شرکت توسط جنابعالی، از سوی روابط عمومی شرکت پرسشنامه ای تهیه و در بین کارکنان توزیع شد که حاوی پرسشهای بسیاری بود که دو مورد از این پرسشها (بندهای 2 و 5) برای من جالب توجه بود که عیناً آنها را می نویسم:
  2- میزان شایسته سالاری در انتخاب مدیران در سطوح مختلف؟
  5- قدرت رهبری و صلابت در مدیریت و تصمیم گیری؟
  باید گفت که زمانی نیاز به این پرسشها احساس می شود که تغییرات گسترده ای در مسئولیت های شرکت داده شده باشد. مگر جنابعالی چند تغییر در این مسئولیتها داده اید که این پرسش را می کنید؟                                                        دنباله ...

ادامه نوشته

درایت مدیر خدمات شرکت

  چندی پیش مطلبی در باره ریخت و پاشهای نومدیر خدمات شرکت در خانه سازمانی خودش نوشته بودم و گفته بودم که این شخص به بهانه تعمیر این خانه، بخشهایی از آن را تخریب و بازسازی کرده بود و یادآوری کرده بودم که این کار خلاف مقررات بوده است. در آن مطلب تصاویری از کارهای انجام شده درج کرده بودم و شماره پلاک خانه را نیز نوشته بودم.                                 دنباله ...

ادامه نوشته

این بار از حراست سازمان

  چند ماهی است که من برای رفت و آمد خود از دوچرخه استفاده می کنم. از این کار خوشم آمده و برایم مفید نیز بوده. از قضا امسال هم از سوی مقام معظم رهبری سال اصلاح الگوی مصرف نامگذاری شده و من هم از این فرصت استفاده می کنم و ادعا می کنم که الگوی مصرف خودم را به بهترین شکل اصلاح کرده ام زیرا روزانه دست کم دو لیتر بنزین صرفه جویی می کنم  ...                دنباله ...

ادامه نوشته

عذاب کارکنان

  در وسط خیابان مجاور در ورودی کارکنان سازمان آب و برق خوزستان (و برق منطقه ای خوزستان) یک بریدگی وجود دارد که اخیراً به منظور پیشگیری از دور زدن خودرو ها و ایجاد راه بند، آن را با بلوکهای بتونی مسدود کرده اند. کار خوبی کرده اند ولی مانند کارهای دیگر بسیار نسنجیده و بدون در نظر گرفتن جوانب کار. بهتر است منظورم را با نشان دادن عکسهایی که از این محل گرفته ام بیان کنم ...       دنباله ...

ادامه نوشته

مدیریت پلیسی  14/10/88

  در اولین ماههای تشکیل شرکت برق منطقه ای خوزستان،جلساتی تحت عنوان "جلسه وصول مطالبات" تشکیل می شد. در همان اوائل کار متوجه شدم که ترکیب اعضای آن جلسه با ترکیب متعارف آن که از سالها پیش در سازمان آب و برق خوزستان تشکیل می شد تفاوت دارد ...                  دنباله ...

ادامه نوشته

سقوط ارزشها

  نزدیک به یک هفته است که این حرفها روی دلم مانده و هر کار که می کنم نمی توانم آنها را بر این لوح مجازی ننویسم. صحبت از سقوط ارزشهایی است که نیاکان ما برای نهادینه کردن آنها کوشیده اند. صحبت از هجوم سهمگین دروغ است که بزرگان ما آن را همتای خشکسالی و دشمن می دانستند و  ...      دنباله ...

ادامه نوشته

شایسته ستیزی

  امروز خیلی عصبانی هستم و این مطلب را در این حالت می نویسم. کاری که معمولاً نمی کنم و اصولاً نباید بکنم ولی چه کنم که اگر نکنم به قلبم آسیب می رسد. حکایت داستان همیشگی است. اینکه در محیط کاری ما کمتر کسی بر سر جای خودش است و در نتیجه کارها به هم ریخته است. حکایت این است که در این چند روزه ...                                             دنباله ...

ادامه نوشته

گزینش و حراست ما چه کار می کنند؟

   چندی پیش مطلبی نوشته بودم تحت عنوان «یک نمونه از تباهی». مطلب در مورد ریخت و پاشهای بعضی از تازه به دوران رسیده های شرکت بود. ماجرا از این قرار بود که در یک سال اخیر، در راستای دهن کجی بعضی از صاحب منصبان شرکت به کارکنان مظلوم و زحمتکش و تحمیل برخی افراد منفور به آنها، شخصی را که در تمامی سنوات خدمت خود جز تملق و تقلب و تباهی چیزی در پرونده خود به جای نگذاشته، به مدیریت خدمات منصوب کردند و ...                    دنباله ...

ادامه نوشته

گزینش وزارت نیرو چکار می کند؟

   همیشه وبلاگ نویسان این نگرانی را داشته اند که باید چه بنویسند تا خواندنی باشد، چه بنویسند که به تریج قبای کسی بر نخورد، چه بنویسند که برایشان پاپوش نسازند و ... اما فکرش را که می کنم می بینم که من در عالم وبلاگ نویسی چقدر خوش شانس هستم که در این شرکت شاغلم چون در محیط کار خود، از سالهای پیش تا کنون آنقدر چیز های جالب توجه دیده ام که با آن می توانم مثنوی هفتاد من بنویسم به طوری که هم خواندنی باشد و هم خلافی مرتکب نشوم چون هر چه می نویسم عین واقعیت است و برای آن مستنداتی نیز دارم ...          دنباله ...

ادامه نوشته

قانون مدیریت خدمات کشوری اجرا شد!!  10/6/88

بالاخره «قانون مدیریت خدمات کشوری» یا همان «قانون نظام هماهنگ پرداخت حقوق» پس از سالها کش و قوس و انتظار اجرا شد. اشتباه نکنید. این قانون در همه جا اجرا نشده. افتخار اجرای این قانون فقط در شرکت برق منطقه ای خوزستان و آن هم در زمان مدیریت مشعشع آقای «دکتر صالحی» نصیب شده است. عجله نکنید تا باز دچار اشتباه نشوید. همه این قانون در این شرکت اجرا نشده است بلکه فقط ماده 99 آن اجرا شده. می دانید محتوای این ماده قانونی چیست؟...             دنباله ...

ادامه نوشته

به حراست احضار شدم  3/6/88

  چند روز پیش تلفن اداره ام زنگ زد و از آن طرف خط به من گفتند که از حراست زنگ می زنند و از من خواستند که خدمتشان برسم. پرسیدم که موضوع چیست و چرا در این روز شرجی باید به آنجا بروم؟ گفتند دلیلش این است که شما درخواست سرویس اینترنت کرده اید. یادم آمد که مدتی پیش نامه ای نوشته بودم و نسبت به محروم بودن خود نسبت به استفاده از سرویس اینترنت شرکت اعتراض کرده بودم و خواهان برقراری مجددد آن شده بودم. بیشتر توضیح می دهم:                            دنباله ...

ادامه نوشته

شرکت نگو، یه خوشه انگور  1/6/88

  چهارشنبه شب گذشته (۲۸/۵/۸۸) آقای احمدی نژاد توی تلویزیون داشت در باره اعضای کابینه اش توضیح می داد و ضمن صحبتهایش در مورد هر کدام از وزرا اظهار نظری می کرد. یکی از جالب ترین اظهار نظر هایش در مورد آقای کامران باقری لنکرانی، وزیر بهداشت و درمان کابینه نهم بود. در باره او گفت: او مثل هلو می مونه. آنقدر دوست داشتنیه که آدم دلش میخواد اونو بخوره!!
  امروز من داشتم به شرکت خودمون فکر می کردم که به ذهنم رسید این شرکت مثل خوشه انگور می مونه ...                                  دنباله ...

ادامه نوشته

در حاشیه صعود به دنا 7/5/88

  در حدود دو هفته پیش در قالب برنامه های صعود سراسری کارکنان وزارت نیرو، صعودی به قله دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد صورت گرفت. این قبیل برنامه ها از جمله نادر برنامه های مفیدی هستند که در تشکیلات دولتی صورت می گیرند ولی متأسفانه در شرکت ما به خاطر سوء مدیریت حاکم بر ورزش همین برنامه مفید به صورت یک چالش و عذاب روحی برای کارکنان تبدیل شده است...    دنباله ...

ادامه نوشته

مسکن سازمانی (2) 23/4/88

  سازمان ما از دیرباز جزء مؤسساتی بوده که دارای خانه های سازمانی بودند و در چند نقطه از شهر مجتمع های مسکونی سازمانی داشته است که چشم و چراغ آنها کوی بوستان است. واگذاری خانه سازمانی تقریباً تا پانزده سال پیش ضابطه مند بود و مطابق جدولی به پرسنل متقاضی امتیاز داده می شد و در دفتری در اداره خدمات به ترتیب امتیازات ثبت می شد. در میان ساکنان کوی بوستان از مدیر گرفته تا کارمند غیر کارشناس ساکن بودند ...                         دنباله ...

ادامه نوشته

مسکن سازمانی(1) 16/4/88

به بهانه طرح مسائل مسکن سازمانی در وبلاگ یکی از کارکنان سازمان
  مسکن سازمانی و نحوه تخصیص آن از دیرباز یکی از بحث انگیز ترین مسائل مبتلا به ادارات و شرکتهای دولتی بوده است. بر اساس مشاهدات و سابقه ذهنی ما این طور به نظر می رسد که در کشور ما، نخستین بار این تسهیلات از سوی خارجیان به کار گرفته شده است زیرا قدیمی ترین خانه های سازمانی را در مناطق نفتخیز و یا در جوار ایستگاههای راه آهن ...            دنباله ...

ادامه نوشته

خدا کند که بیاید!!  9/4/88

  از حدود دو سال پیش که شایعه انتقال دکتر صالحی به تهران قوت گرفته بود، هر روز یکی از شرکتهای وابسته به توانیر بر سر زبانها می افتاد که در نظر است ایشان به آنجا منتقل شود. البته این شایعات را بیشتر افراد دور و بر خودش ساخته و پرداخته می کردند. مثلاً یک روز می گفتند اوضاع شرکت «سانا» خیلی درهم و برهم است و قرار است ایشان بروند و آنجا را سر و سامان بدهند. و روز دیگر می گفتند که با رفتن آقای مهندس بهزاد از سازمان توسعه برق ایران قرار است او را به مدیرعاملی آنجا منصوب کنند و الخ ...                                                      دنباله ...

ادامه نوشته

باز هم از دکتر صالحی

  در صفحه نخست  نشریه "پیک برق" (نشریه داخلی شرکت توانیر)، شماره 680 خبری مبنی بر اجرای مراسم تودیع و معارفه مدیران عامل پیشین و کنونی سازمان بهینه سازی مصرف انرژی ایران (سابا) درج شده بود. پیش از ادامه مطلب این توضیح را بدهم که مدیر عامل جدید این شرکت آقای مجید صالحی مدیر عامل پیشین شرکت برق منطقه ای خوزستان است ...             دنباله ...

ادامه نوشته

خود کرده را تدبیر نیست  13/2/88

  جند ماه پیش، در میان نظراتی که خوانندگان وبلاگم می نویسند با نظراتی مواجه شدم که از سوی شخصی با نام مستعار شاهد نوشته می شد. این شخص بعد از اندک زمانی اعلام کرد که خودش وبلاگی با نام «زبل خان» راه انداخته و به قول خودش به مسائل سازمان آب و برق خوزستان و شرکت برق منطقه ای می پردازد. آن هم چه پرداختنی!! خلاصه هرچه از دهانش در آمد به هر که خواست گفت. متأسفانه انگشت اتهام بعضی ها به سوی من دراز شد ...                 دنباله ...

ادامه نوشته

عواقب عنوان دکترای «اون» 7/1/88

... دکتر صالجی خودمان که معرف حضورتان هست؟ بعد از ذکر نام این آقا با عنوان دکتر در روزنامه جام جم، ما که در کوران کار قرار داشتیم متوجه عمق فاجعه نشدیم ولی اون بیچاره هایی که دود چراغ خورده بودند و راست راستکی دکتر شده بودند. حسابی خونشون به جوش اومد. شنیدم که دسته دسته، دست به دامن نمایندگان مجلس می شدند و درخواست تدوین چنین طرح قانونی را می کردند...                      دنباله ...

ادامه نوشته

سخنی با مدیرعامل  12/12/87

  چندی پیش در مطلبی، تصدی مدیر عاملی شرکت را به آقای مهندس معین پور تبریک گفته بودم و نسبت به مخاطراتی که این گونه مناصب برای اعتبار و پیشینه آدمی دارد هشدار داده بودم. این هشدار را سربسته گفته بودم. گاهی اوقات وقتی که انسان در کوران انجام کاری قرار می گیرد، ممکن است متوجه روی دادن بعضی اتفاقات نشود. مثلاً ممکن است غافل شود ...               دنباله ...

ادامه نوشته

سخنی بر خلاف همیشه  5/12/87

  در مطالب پیشین خود که در مورد مسائل شرکتمان نوشته ام تقریباً همه اش انتقاد کرده ام و شاید عجیب به نظر برسد که روزی از یک مدیرعامل شرکت تعریف کنم. این بار می خواهم این کار را بکنم. اخیراً آقای مهندس معین پور به مدیرعاملی شرکت برق منطقه ای خوزستان منصوب شدند. ایشان در همه جا به حسن خلق و تواضع شهرت دارند و ...                          دنباله ...

ادامه نوشته